نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان دربارهی مرد مسنی است که برای معالجه به ژنو رفتهاست.در خلال داستان درمییابیم که او پیش از این رئیسجمهور یکی از کشورهای آمریکای جنوبی بودهاست.در ژنو یکی از هموطنان مهاجر او که راننده آمبولانس است رئیسجمهور را که به شکلی ناشناس زندگی میکند، و او را به خانهاش دعوت میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب سرگذشت بسیاری از افراد جامعه را به تصویر میکشد که نباید به دلایل مختلف از عرش به فرش میرسند و به ناچار در جستجوی سرپناهی از نوانخانهای به نوانخانه دیگری رانده میشوند. جورج ارول که خود نیز مدتی این نوع زندگی را تجربه کردهاست سعی دارد به ما بفهماند که برخلاف نظر عموم ، همه بیخانمانها افرادی بیعار و انگل جامعه نیستند. ”