نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از ما درست از لحظهای که از خواب بیدار میشویم مورد هجوم انواع استرسها قرار میگیریم. نکند به اتوبوس نرسم؟ اگر دیر برسم بخشی از حقوقم را در پایان ماه بابت تأخیر از دست میدهم. نکند کارم مورد رضایت کارفرمایم نباشد؟ با احساس گناه و عذاب وجدانی که والدینم به من منتقل میکنند چگونه کنار بیایم؟ لپتاپی که قرار بود هفتهی پیش بخرم سه میلیون گرانتر شده؛ مابقیاش را از کجا جور کنم؟ با چکی که موعد پاس کردنش امروز است چه کار کنم؟ ماشین به خرج افتاده، هزینههایش را از کجا فراهم کنم؟ اگر تا آخر ماه دخلم با خرجم نخواند از کی پول قرض بگیرم؟ هر کدام از ما در زندگی استرسها و اضطرابهای خودمان را داریم. برای برخی چالشهای کاری بیشتر مضطربکنندهاند و برای عدهای دیگر تنشهای درونی یا روابط فردی. اما ما چارهای جز تلاش برای جان سالم به در بردن از زیر فشار این حجم از استرس نداریم. ما محکومیم که با ناملایمتیها بجنگیم و زنده بمانیم و به موفقیت دست پیدا کنیم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان معمولا در درون خود به دنبال جواب این سوال است که چرا آن کار را کردم یا چرا آن کار را نکردم. مغز و فکر انسان چطور کار میکند که در بیشتر اوقات نمیتواند رفتار درست از خود نشان دهد و بعد با ندامت از خود سوال میکند چرا چنین شد و چنان نشد. این سوال باعث شد تا روانشناسان به کشف مفهوم مهمی در رشته روانپزشکی به نام « تحلیل رفتار متقابل» پی ببرند. این شاخه از روانشناسی چگونگی ارتباط و تعامل افراد را بررسی میکند. با استفاده از تکنیک تحلیل مقابل فرد احساسات و لایههای پنهانی که در تعاملات و رفتارهای خود داشته است را بهبود میبخشد و در تمام عرصههای زندگی آن را به کار خواهد برد. کتاب «من خوبم، تو خوبی» نوشتهی توماس هریس به ما کمک میکند تا در هر موقعیتی واکنشی درست و منطقی از خود نشان دهیم.
سوال اغلب افرادی که سراغ کتابهای روانشناسی و رواندرمانی میروند این است که این کتابها برای چه گروهی نوشته شدهاند و مخاطبان اصلی آنها چه کسانی هستند. شاید در نگاه اول به دلیل توضیحات کامل و موشکافانهی توماس هریس، که در این کتاب به شکلی عمیق و موثر موضوع تحلیل رفتار متقابل را بررسی میکند، روانکاوان و رواندرمانگرها و روانشناسان به عنوان مخاطبان اصلی این کتاب فرض شوند. اما موضوع تحلیل رفتارها، موضوعی نیست که تنها مختص به گروه افراد خاصی در جامعه باشد. این کتاب برای افرادی که همواره در زندگی خود با انسانها در ارتباط هستند مثل معلمان، مربیان، والدین و رواندرمانگرها بر اساس نوع ارتباطهایشان کاربرد متفاوتی دارد. ”