1984

کتاب صوتی

کتاب صوتی 1984

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده جرج اورول

نام اصلی:

ناشر: نشر مجید

سال چاپ: 1398

شابک:

خلاصه:

رمان 1984 کتاب شگفت انگیزی است که جهان آینده را که در آن زندگی و حتی افکار مردم تحت کنترل در می آید توصیف می کند. دنیایی که عشق و حقیقت از آن طرد می شود و افراد از زندگی خصوصی محروم می شوند. اهمیت این کتاب دقیقا به دلیل بیان پیشگویانه وضعیت جدید درماندگی انسان است که بر عصر حاضر حاکم شده است.
اورول در این اثر، جامعه ای کاملا خشک و مقرراتی را به تصویر می کشد که در آن انسان فقط یک شماره است و فردیت خود را به تمامی از دست می دهد. این وضعیت با ترکیب ترس فوق العاده زیاد و بهره برداری های روانشناسانه و عقیدتی از انسان تشدید می شود.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار آرش رستمی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 12 ساعت و 59 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

اینم شد زندگینویسنده: عزیز نسینRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار می‌گیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بی‌رحم اما خوش‌زبان جامعه ترکیه است و البته خوش‌انصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و... نمی‌اندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتته‌فکری مردم، می‌کوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برون‌رفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید می‌رفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید می‌زدم!... ملاباجی که من آنجا درس می‌خواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سه‌تا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم می‌آمد! مثل روس‌ها بودند. آخه از وقتی که روس‌ها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زن‌هایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناس‌های بزرگ!... پدرم دوتا از این اسکناس‌ها داشت. البته مردم زیاد داشتند. اسکناس‌های روسی توی دست و پای مردم ریخته بود وقتی روسها از ترکیه رفتند. انقلابیون اسکناس‌ها را جمع کردند بعد هم از اعتبار افتاد. البته ما غیر از دو تا نداشتیم. چه می‌شد کرد. پولی بی اعتبار هم گیر ما نمی‌آمد! پدرم پولهای به آن بزرگی را یک قروش فروخت!... وقتی به مکتب رفتم مادرم یک فینه قرمز رنگی برایم درست کرد و به سرم گذاشت. یک قلم و دوات هم برایم خرید که وقتی می‌نوشتم «جرجر» صدا می‌کرد! روز اول به مدرسه رفتم باید این دعا را حفظ می‌کردم «رب یسر و لما تیتر رب تمین بالخیر» یعنی «آفریدگارا کارم را آسان کن. نگذار سخت بگذرد. تو کارم را به خیر بگردان» ”

گورستان پراگنویسنده: اومبرتو اکوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب «گورستان پراگ» نوشته امبرتواکو(2016-1932)، فیلسوف، نشانه شناس، منتقد ادبی و رمان نویس ایتالیایی است. شهرت اکو در جهان به رمان‌‌نویسی برمی‌گردد، هم ‌چنین از او بیش از 40 کتاب علمی و مقاله به جای مانده است، که به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و مخاطبان بسیاری در جهان دارد. از آثار برجسته او می‌توان به «آونگ فوکو»، «نام گل سرخ»، «آنک نام گل» اشاره کرد. کتاب «گورستان پراگ» ششمین رمان اکوست، که فضایی تاریخی دارد، زمان اتفاقات آن در قرن نوزدهم می‌گذرد و داستان در شهرهای تورین و پالرمو در ایتالیا جریان دارد. این رمان سرگذشت چندین شخصیت مختلف را روایت می‌کند. زمان در این رمان بسیار طولانی است و «اکو» برای بیان طولانی بودن آن از زبانی مناسب بهره برده است. موضوع این کتاب درباره فردی است که با سازمان‌های اطلاعاتی اروپا قرارداد بسته تا در ماجراهایی که توسعه اروپا را تحت تاثیر قرار می‌دهند، شرکت داشته باشد. نکته قابل‌توجه درباره این کتاب این است که تمام شخصیت‌های کتاب، واقعا وجود داشته‌اند و رمان در بستری واقعی روایت می‌شود. در بخشی از کتاب «گورستان پراگ» می‌خوانیم: همان‌طور که اینجا نشسته‌ام تا بنویسم، احساس نوعی شرمندگی دارم، انگار دارم روحم را به فرمان، نه ، به خاطر خدا، بگذارید بگوییم به توصیه‌ی یهودی‌ای آلمانی ( یا اتریشی، هر چند همه مثل هم‌اند) عریان می‌کنم. من کی‌ام؟ شاید بهتر باشد، به جای کارهایی که در زندگی انجام داده‌ام، از من دربار شور و شوق‌هایم بپرسید، عاشق چه کسی هستم؟ کسی که به ذهنم نمی‌رسد. می‌دانم که عاشق غذای خوب‌ام. فقط نام توردارژان کافی است نا سرتاپا بلرزم. این عشق است؟ از چه کسی بیزارم؟ می‌توانم بگویم یهودیان، اما این‌که چنین مطیع به پیشنهاد آن دکتر اتریشی(یا آلمانی) تن داده‌ام نشان می‌دهد که چیزی علیه یهودیان لعنتی ندارم». ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools