نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب دوشنبههایی که تو را میدیدم نوشتهی لئا ویازمسکی داستانیست جذاب و پرکشش از علاقهی دختری جوان و پیرمردی هشتاد ساله. اثری منقلب کننده و دوست داشتنی، با پایانی به یادماندنی.
دوشنبههایی که تو را میدیدم (Le vieux qui de?jeunait seul) علاوه بر استقبال خوانندگان، با تحسین بسیاری از منتقدین و رسانهها هم روبرو شده. نشریه «بابیلو» نوشته: این کتاب زیبا و متاثر کننده است. با شخصیتهایی ماندگار در ذهن، که تنها ایرادش، کوتاه بودن آن است!»
لئا ویازمسکی (Léa Wiazemsky)، نویسنده و بازیگر سینما در کتاب «دوشنبههایی که تو را میدیدم» که اولین رمان او و برنده جایزه منتخب خواننندگان سال 2017 فرانسه است، داستانی جذاب را روایت میکند که اگرچه شاید نتواند آن را به شکلی تام و تمام عاشقانه دانست، اما سرشار از لحظههای درخشانی است که تا مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند.
لئا از طرف خانواده مادری نوه فرانسواً موریاک، نویسنده پرآوازه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1952، و از طرف خانواده پدری، وارث عنوان پرنس ویازمسکی و کنت لواچف است. مادرش رژین دفورژ نیز نویسنده و ناشر است. لئا در فیلمها و تئاترهای بسیاری ایفای نقش کرده است.
کلارا پیشخدمت بیست و هفت ساله، در زندگیاش زخمی پنهان پنهان دارد و با بحران و خلائی عاطفی دست و پنجه نرم میکند. کلارای تنها، عاشق و دلبسته یکی از مشتریهای پیر رستوران میشود که چیز زیادی از زندگیاش نمیداند. اولین مواجهه او با آنری، حسهای تازهای در او ایجاد میکند. با خود میاندیشد که پیرمرد هشتاد ساله هم، تنهاست و در همان نگاه اول مهرش را بر دل مینشاند.
پیشخدمت جوان مدتی با تصور پیرمرد روزها را به شب میرساند؛ شادیها و ترسهای خود را در کنار او میبیند، جراتش را در واگویه مشکلات زندگیاش میسنجد و در نهایت آرزو میکند تا بتواند به او نزدیک شود. کلارای مهربان سرانجام به آرزویش میرسد و دیدار میسر میشود. دیداری که همهچیز را تغییر میدهد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب گامبی وزیر نوشته والتر تویس درباره دختر یتیمی است که تبدیل به قهرمان شطرنج میشود اما در مسیر موفقیت خود با مشکلات و موانع بسیاری روبرو میشود. این نابغه که با اعتیاد نیز دست و پنجه نرم میکند تنها به شطرنج میاندیشد و برای بهترین بودن در آن، هر کاری انجام میدهد! بر اساس این رمان جذاب و پرتعلیق سریالی هم ساخته شده که به شهرت آن و خالقش کمک بسیاری کرده است.
درباره کتاب گامبی وزیر:
داستان این کتاب خواندنی و هیجانانگیز در دههی 1960 شروع میشود؛ زمانی که دختری هشت ساله به نام بت هارمون به یک پرورشگاه میرود تا در آنجا بماند؛ چرا که مادرش در اثر تصادف با اتومبیل کشته شده است. بت که کودک ساکت و آرامیست توجه شجاعترین و قدبلندترین دختر پرورشگاه جولین را به خود جلب میکند و با هم دوست میشوند.
نقطه عطف رمان گامبی وزیر زمانیست که بت به زیرزمین میرود تا تختهپاککنها را به هم بکوبد و تمیزشان کند و آنجا آقای شایبل سرایدار پرورشگاه را میبیند که شطرنج بازی میکند. بت که همیشه بیتفاوت است برای اولین بار نسبت به چیز کنجکاو میشود و یک روز بالاخره پا پیش میگذارد و از او خواهش میکند که به او شطرنج بیاموزد. هر چه زمان میگذرد بت در پرورشگاه بیشتر شیفته شطرنج میشود و مشکل اصلی او نیز در همین ایام نمود پیدا میکند؛ این دختر جوان به دارو آرامش بخشی که به کودکان میدهند اعتیاد پیدا میکند! هر چند بعدها تجویز چنین دارویی برای کودکان ممنوع میشود، اما این اعتیاد با بت میماند.
شیفتگی او نسبت به شطرنج به مرور تبدیل به یک وسواس بزرگ میشود و حتی در کلاس نیز تلاش میکند کتابهای مروبوط به تکنیکهای آن را بخواند. والتر تویس در این رمان جذاب و پرتعلیق زندگی دختری را به تصویر میکشد که در زندگی فقط یک چیز را میخواهد و یک هدف دارد و آن هم بهترین بودن در شطرنج است. نباید از یاد برد که برای هر موفقیتی باید بهایی پرداخت و برای بت قهرمان شطرنج بودن به قیمت سلامت روح و روان او تمام میشود. والتر تویس شما را با این شخصیت همراه میکند، هر چه در این رمان جلوتر میروید بیشتر شاهد فروپاشی روانی وی خواهید بود! ”