مجله صوتی کتاب شنبه- شماره هفتم

کتاب صوتی

کتاب صوتی مجله صوتی کتاب شنبه- شماره هفتم

کتاب صوتی مجله صوتی کتاب شنبه- شماره هفتم

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده الهام نظری

نام اصلی:

ناشر: نشر سپید ماه آوا

سال چاپ: 1401

شابک:

دسته بندی:

خلاصه:

در این شماره کتاب شنبه، به بهانه بررسی چهار دوره ملتهب تاریخی، به ادبیات و رمان‌های برآمده از درون همین التهاب‌ها سری زدیم، وقایع تاریخی را بررسی کردیم و‌ از زندگی و آثار نویسندگانی که از تاثیر این وقایع نوشته‌اند حرف زدیم. یادداشت‌ها و روایت‌های این شماره هم در ارتباط با همین نگاه به تاریخ است. در بخش داستان ماه هم بخش سوم روایت حسین پاکدل را از روزهای کودکی‌ و نوجوانی‌اش در اصفهان می‌شنویم.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس آرش رستمی
ادیتور آرش رستمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

افسانه‌های هفتاد و دو ملتنویسنده: هانری پوراRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ این کتاب شامل یازده قصه و افسانه شنیدنی از سرزمین‌های مختلف جهان است. ”

معمای کارائیبنویسنده: آگاتا کریستیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ آگاتا کریستی نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی با نام مستعار مری وستماکوت داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز می‌نوشت. اما شهرت اصلی اش به خاطر 66 رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریسیتی، به خصوص آن دسته که درباره ماجراهای کاراگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند. نه تنها لقب ملکه جنایت را برای او به ارمغان آوردند بلکه او را به عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستان‌های جنایی کوشیده‌اند نیز معرفی و مطرح کردند. - بخشی از کتاب: سرگرد مکث کرد و سپس عکس کوچکی را از لابلای محتویات کیفش بیرون کشید. به دقت به آن نگریست و گفت:«میل دارید عکس یک قاتل را ببینید؟» سرگرد داشت عکس را به دست خانم مارپل می‌داد که یکباره حرکت دستش متوقف شد. انگار خشکش زده بود. بیش از پیش به قورباغه‌ای چاق و چله شباهت پیدا کرده بود. به ظاهر سرگرد پال گریو از بالای شانه راست خانم مارپل شیئی یا شخصی را دیده و ماتش برده بود؛ دقیقا به همان جهتی نگاه می‌کرد که صدای نزدیک شدن قدم‌ها از آن سو به گوش می‌رسید. «این غیرممکن است. منظورم...» سرگرد با عجله همه چیز را در کیفش چپاند و آن را در جیبش گذاشت. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools