نگاهی اجمالی به کتاب“ برایان تریسی در کتاب معجزه انضباط فردی به شما کمک میکند تا تنبلی و تنپروری را کنار بگذارید. او نه اصل برای منظم بودن ارائه میدهد و به شما میآموزد چگونه با برنامهریزی به فرد با انضباطی تبدیل شوید.
کتاب معجزه انضباط فردی (The miracle of Self-Discipline) نخستین بار در سال 2010 به چاپ رسید و به سرعت به یکی از کتابهای پرفروش در زمینه خودشناسی تبدیل شد.
برایان تریسی (Brian Tracy) در مقدمهی کتابش قول میدهد با راهکارهایش شما را منظمتر و منضبطتر کند. او در ابتدای کتاب حاضر به این موضوع اعتراف میکند که هیچگاه فرد باانضباطی نبوده و بعد از درخواست ناشران برای نوشتن این کتاب متوجه نمود بیرونی رفتارش برای دیگران شده است.
او در هر بخش از این کتاب یک اصل مهم برای دست یافتن به انضباط را شرح میدهد. در اولین بخش و در واقع اولین اصل درباره درست فکر کردن توضیح میدهد. به اعتقاد او اغلب مردم به هیچ عنوان فکر نمیکنند به طوری که میتوان گفت هر کار دیگری برایشان راحتتر از فکر کردن است. او میگوید اگر میخواهید کاری که انجام میدهید از اثرگذاری خوبی برخوردار باشد، باید تفکر درستی پشت آن قرار گیرد تا کیفیت خوبی را دریافت کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ میتوان حدس زد که گرتا در لحظه اصابت شلیک گلوله در کجای سِن قرار داشته و فاصلهاش با تفنگ اتللو یا آقای رازمیک هوانسیان چقدر بوده است. با توجه به همان زاویه? 65 درجه و فاصله? 50 سانتیمتری میان اتللو و دزدمونا، قاتل و مقتول در فاصله? نسبتا نزدیکی از یکدیگر قرار گرفته بودند و حتی برای لحظاتی هم به یکدیگر خیره شدهاند. به گفته? تماشاگران ردیفهای آخر، لحظهای که اتللو قصد داشته تا با شلیک گلولهای به زندگی دزدمونا و بعداً خودش خاتمه بدهد چندینبار با انزجاری که چندان هم درماتیک نبوده سرش را تکان داده و با حالت انترسانی به تماشاگران سالن نگاه کرده و با صدای بلندی فریاد زده است: «وقتی از من مینویسید بگویید که سخت اما بد دوست میداشت.» ”