نگاهی اجمالی به کتاب“ کلیر ماچت اصلاً انتظار نداشت اولین شب تعطیلاتش را روی برگ درخت و گلولای وسط جنگل بخوابد. قرار بود بعد از یک دوره فشار کاری و خستگی روزانه سروکله زدن با بچهها کمی استراحت کنند و خوش بگذرانند. شاید هم این سفر فرصتی برای بهبود زندگی مشترکش باشد که مدتی است از دست رفته. یک هفته پیادهروی در دل طبیعت با حمام آب داغ بههمراه دو زوج دیگر از دوستانش، چیزی شبیه بهشت بود. اما ماشین وَن کلیر در جادهای متروکه خراب شد. تلفنها آنتن نداشت. این گروه سفری چارهای نداشتند جز اینکه مسیر باقیمانده تا هتل را پیاده بروند. اما آنطور که فکر میکردند کار راحتی نبود. چند ساعت بعد ناامید در دل جنگل گم شدند. هرچه بیشتر در اعماق جنگل راه رفتند اعضای گروه را یکی پس از دیگری از دست دادند. آیا یک حیوان وحشی آنها را شکار میکند؟ آیا کسی میان آنها قاتل است؟ با گذشت زمان، کمکم همهچیز روشن میشود. تنها یکی از زوجها زنده به خانه برمیگردد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ آلیس مونرو با انتشار کتاب گریزپا جوایز و افتخارات بسیاری را از آن خود کرد. نسخهی اصلی کتاب دربرگیرندهی هشت داستان کوتاه بهقلم این نویسندهی سرشناس کانادایی است که در هریک از آنها یک شخصیت را در مرکز اثر قرار داده و به حواشی و وقایع پیرامون او میپردازد. از میان هشت عنوانی که در کتاب اصلی گردآوری شدهاند، در اثری که اکنون پیش روی شماست سه داستان «گریزپا»، «حرمتشکنی» و «نیرنگها» را میشنوید.
کارلا در بند ازدواجی نامناسب با همسرش کلارک قرار گرفته است. او بهخاطر کلارک قید خانوادهاش را زده است اما متوجه میشود که همسرش آنقدرها که فکر میکرد انسان مناسبی نیست. او به دنبال راهی میگردد تا خود را از شرّ این پیوند و حضور آزارگر کلارک خلاص کند. در داستان «گریزپا» با کارلا و چالشهایی که در زندگی شخصی خود دارد آشنا میشوید. در داستان دوم با عنوان «حرمتشکنی»، لورن، دختری جوان است که با زنی بزرگتر از خود به نام دِلفین آشنا میشود. اما این آشنایی تبعات نهچندان خوبی را برای لورن به همراه دارد. و در داستان سوم با نام «نیرنگها»، رابین دختری است که بهخاطر بدشانسی و تفسیر نادرستی که از زندگی دارد، محکوم به تنهایی است. در هریک از این سه داستان با قلم جادویی آلیس مونرو به درون جهان شخصیتها کشیده میشوید و لحظات التهاب و آسودگی را در کنار آنها تجربه میکنید. ”