نگاهی اجمالی به کتاب“ زن با لحن محزونی گفت: «عجیب است، نه؟ دور و بر ما همه چیز دارد میرود روی هوا، ولی هنوز بعضیها نگران یک قفل شکستهاند، بعضیها هم اینقدر وظیفهشناساند که میآیند برای تعمیر… ولی شاید درستش همین باشد، همین سر و کله زدن با خردهریزها، همین وظیفهشناسی و درستکاری که ما داریم، حالا که دنیا دارد سر و تهش هم میآید، عقلمان را سر جایش نگه داشته.» ”

فیلنویسنده: ریموند کارور
نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان مردیاست که بیش از پیش در منگنه زندگی روزمره خود را مستاصل میبیند. او کار می کند تا برای همسر سابقش، دخترش، برادرش و مادر پیرش که در استرالیا زندگی میکند پول بفرستد و همینطور اقساط ماهانه خودش را پرداخت کند. در حالی که مامن و پناهی برای رفع خستگی و دلتنگی های خودش نمییابد. ”