نگاهی اجمالی به کتاب“ درست در همان زمانی که آتش جنگ سراسر جهان را در خود میسوزاند، منجی جهان، سیری، ناگهان ناپدید میشود. او که در محاصرهی متحدان و دشمناش قرار گرفته، ناچار ظاهر راهزنی را به خود میگیرد تا از گزند مخالفانش در امان باشد. البته این ظاهر جدید، باعث میشود تا دوستدارانش هم بهراحتی او را نشناسند. ویچر اما از پا نمینشیند و گروهی از جنگاوران را گردهم میآورد تا جستوجوی خود را آغاز کنند. در این غوغا و همهمهی جنگ، راهی برای پنهان شدن نمیماند جز برج پرستو! در این بخش از سری کتابهای حماسهی ویچر، در حالی با سیری روبهرو میشوید که بهشدت مجروح شده و پس از اینکه به دست فیلسوف پیری از باتلاق نجات پیدا میکند، تصمیم میگیرد هر آنچه را که بر سرش آمده برای پیرمرد نجاتدهندهی خود روایت کند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب خنده در تاریکی، رمانی نوشته ی ولادیمیر ناباکوف است که اولین بار در سال 1932 به چاپ رسید. آلبرت آلبینوس، مردی مورد احترام و متأهل، و منتقد آثار هنری است که در برلین زندگی می کند. او شیفته ی دختری هفده ساله به نام مارگو می شود که در سینما او را ملاقات می کند. آلبینوس با مارگو رابطه ای مخفیانه شکل می دهد اما همسر آلبینوس، الیزابت، وقتی مارگو نامه ای را به خانه ی آن ها می فرستد، از رابطه ی این دو آگاه می شود. نتیجه ی این اتفاق، جدایی الیزابت از آلبرت است اما آلبرت به جای فاصله گرفتن از مارگوی دردسرساز، بیشتر به او علاقه پیدا می کند. رابطه ی آن ها ادامه می یابد اما مارگو نقشه هایی در سر دارد. او می خواهد ستاره ی سینما شود و وقتی آلبینوس، او را به تهیه کننده ی فیلم های سینمایی، اکسل رکس، معرفی می کند، مارگو فرصتی را به دست می آورد که انتظارش را می کشید. ”