نگاهی اجمالی به کتاب“ «خیلی بیشتر از آنچه احتمالاً میدانید، تجربههایتان، دنیایتان و حتی خود شما را چیزهایی میسازند که به آنها توجه میکنید.» این جمله از وینفیرد گالاگر اولین سطر کتاب مقابل شماست. کتاب صوتی زیاد فکر نکنید با تمرکز بر جملهای که خواندید آداب مدیریت افکار را آموزش میدهد. شاید ایدهی ان بوگل را تکراری بدانید، اما این نویسندهی محبوب کاملاً بر مطالب این حوزه مسلط است و توانسته با ظرافتی تحسینبرانگیز، به شما بیاموزد که از افتادن در دام تکرار بپرهیزد.
تقریباً همهی ما تجربهی غرق شدن در چرخهای بیپایان افکار را داشتهایم. ممکن است در انتظار جواب یک آزمون انتخابهای دیگرمان را بررسی کنیم یا وقت تصمیمگیری درباره مسئلهای مهم، در مقابل پیامدهای احتمالی فلج شویم. بهازای تکتک ما روشهای گوناگونی برای از پا درآمدن در مقابل هجوم افکار وجود دارد، اما همهی ما در یک نکته مشترکیم: هیچکس نمیخواهد تمام ساعات روز را به فکر کردن بگذراند. موضوعی که ذهنمان را به خود مشغول کرده هر چقدر مهم باشد، در یک نقطه ناگزیریم به اسب چموش اندیشه لگام بزنیم و آن را متوقف کنیم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چند لحظه چشمانتان را ببندید و زندگی رویاییتان را مجسم کنید. زندگیای را مجسم کنید که بهراستی آرزویش را دارید. آن را میبینید؟ آدمها را میبینید؟ صداها را میشنوید؟ آن را بهوضوح و روشنی احساس میکنید؟ اگر میتوانستیم رویاهایی را که در سر داریم به واقعیت تبدیل کنیم، زندگی باشکوه نمیشد؟ با این حال، در اغلب مواقع، پس از آن که رویایی را در سر میپرورانیم چشمانمان را باز میکنیم، سرمان را تکان میدهیم و به خودمان میگوییم: «حالا باید برگردم به واقعیت!» آن زندگی که برای ما رویاست، برای بعضیها واقعیت است! چرا؟ چون از ما بهترند؟ چون خونشان از ما رنگینتر است؟ چون از ما خوشاقبالترند؟ بدیهی است که اینطور نیست! پس چرا آنچه برای ما رویاست برای بعضی واقعی است؟ چون آنچه را برای تحقق رویایشان لازم بوده است، انجام دادهاند. آنها پایشان را از رویاپردازی محض فراتر نهاده و آن را خلق کردهاند! زندگیای را خلق کردهاند که میخواستند. برای تحقق زندگی دلخواهشان تلاش کردهاند. مسؤولیت سرنوشتشان را بر عهده گرفتهاند. حالا، نوبت شماست! ”