نگاهی اجمالی به کتاب“ در جامعه امروز، همه وسواس زیادی برای انجام کارهای بیشتر دارند. مشغله داشتن تبدیل به نشان افتخار شده است. میخواهیم به اطرافیانمان نشان دهیم که چقدر بهرهور و مولّد هستیم. میخواهیم همسایههایمان ببینند که ما چقدر پرکارتر از بقیه هستیم.
با این حال بسیاری از ما درک درستی از بهرهوری نداریم. در حالی که ممکن است در ظاهر پُرمشغله باشیم، اغلب دستاوردهای بسیار کمی داریم. افزودن کارهای بیشتر به فهرست کارهای بیپایان ما، لزوماً ما را بهرهورتر نمیکند.
امروزه دوران کارهای یدی و سنگین به پایان رسیده است. در عصر تکنولوژی همه چیز رو به هوشمندسازی و آسانترین راه است. در این میان کسانی که بخواهند از روشهای سنتی تبعیت کنند، از قافله پیشرفت عقب میمانند. کتاب طرز فکر استراتژیک راهنمای مناسبی برای دستیابی به کوتاهترین راه برای موفقیت است. راهی که در نتیجه یک زمانبندی مناسب، مدیریت انرژی و برنامهریزی، شما را به مقصد میرساند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه میخواهند از حال بروم، مقابله میکنم. همهی عضلاتم انگار باهم از من میخواهند به مدرسه نروم. میخواهند بهجای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمیگشتم، مجبور بودم با آن آدمهای داخل نوارها روبهرو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک میشوم. جایی که تختهسنگ بزرگ و حکاکی شدهای با پیچکی که به دور پایهی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تختهسنگ عبور کردهام؛ اما هیچوقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یکبار، چون هیچوقت اینقدر دیر به مدرسه نمیآمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”