نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”

شطرنجنویسنده: اشتفان تسوایگ
نگاهی اجمالی به کتاب“ گروهی از مسافران یک کشتی سیاحتی، قهرمان شطرنج جهان را به مبارزه میطلبند.در ابتدا آنها شکست میخورند، تا اینکه توسط یک غریبه از میان جمعیت راهنمایی میشوند، مردی که برای برد دست به مخاطره میزند.شطرنج یکی از داستانهای تحسینشدهی تسوایگ است که تصویری شدیدا تاثیرگذار و در عین حال آزاردهنده از وسواس فکری و بهای نبوغ ارائه میدهد.
اشتفان تسوایگ گمان میکرد که دیگر نخاهد گذاشت آزاد نه فکر کند و نه بنویسد و پیش از مرگ، رمان شطرنج را نوشت و در کشوی میز خود پنهان کرد. او هرگز گمان نمیکرد که این رمان بعد از مرگ او چاپ شود و در کنار آثار برجسته و ارزشمند ادبیات جهان قرار گیرد. ”