نگاهی اجمالی به کتاب“ آن فرانک پانزده ساله، مظهر تعقیب و آزار یهودیان از سوی نازیها به شمار میآید و خاطرات او در ردیف خاطرات تاریخی مانند خاطرات کاترین منسفیلد، آنایس نین و لیف تولستوی دانستهاند.
خاطرات آن فرانک نخستین بار در سال 1947 در آمستردام به چاپ رسید و در سال 1955 نمایشنامهای با همین نام از آن تهیه شد که طرفدار بسیار یافت و جایزه پولیتزر به آن تعلق گرفت. تا امروز فیلمها و سریالهایی گوناگون و روایتها و شرححالهایی مختلف براساس این کتاب تهیه شدهاست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی عاشقانه با روایتی متفاوت است. «فهیم عطار» در این کتاب سوژههای متفاوتی برای نوشتن پیدا کرده است. این داستان درونمایههای روانشناسی و ماجراجویی هم دارد. با وجود کتابهایی مثل قابهای خالی، هنوز هم میتوان به خواندن یک کتاب خوشخوان و پرکشش ایرانی امیدوار بود.
شب عروسیمان بود. مهمانها همه رفته بودند. کراواتم را شل کردم و روی صندلی ولو شدم. پونه کنارم نشست و کفشهایش را درآورد. «پشت پاهام رو زدن. حالم از کفش پاشنهبلند به هم میخوره.» نگاهش کردم و گفتم: «بالاخره رسما مالِ من شدی.» ابرو بالا انداخت و گفت: «من مال هیشکی نیستم. من مال خودمم.» ”