نگاهی اجمالی به کتاب“ خانمهای عزیز، در هرکجای این جهان که هستید، اگر قلبتان شکسته و احساس ناراحتی و ترس میکنید، خوش آمدید. ما یک صندلی خالی برایتان نگه داشتهایم. شما دقیقاً مثل خودِ ما هستید. ما شما را همانطور که هستید دوست داریم. هنوز هم میتوانید اراده کنید که تغییر کنید و بهتر شوید. موضوعی هست که از آن کاملاً مطمئنم: وقتی زنی مصمم باشد زندگیاش را تغییر دهد، وقتی به خودش توجه کند و به چیزی فکر کند که بعد از تغییر به آن تبدیل میشود، آنگاه دیگر نمیتوان او را متوقف کرد. و دیگر اینکه، خواننده عزیز، این زن شما هستید. من به شما افتخار میکنم… هم بهاینخاطر که مصمم هستید خودتان را بهتر بشناسید و هم بهخاطر اینکه اگر شروع کنید به شناختِ بیشترِ خودتان، آنگاه از این راهکارهای جدید بهره بیشتری میبرید. این راهکارها موجب میشوند حس بهتری به خودتان داشته باشید و درنتیجه انسانی خواهید بود که تغییر کرده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ لوری گاتلیب نویسنده کتابشاید بهتره با یکی حرف بزنی یک رواندرمانگر است. او در ابتدای کتاب از ما میپرسد: «ما چطور تغییر میکنیم؟» و پاسخ میدهد «با ارتباط با دیگران». گاتلیب معتقد است رابطه میان درمانگر و بیمار، اعتمادی مقدس میطلبد تا وقوع هرگونه تغییری امکانپذیر شود. کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی ماجرای جلسات رواندرمانی لوری گاتلیب و نحوه مواجه او با بیمارانش و سپس مواجهه خود او با رواندرمانگرش وندل برانسون است. آنچه گاتلیب، با قلم صریح و طنز صمیمانهاش، پیش رویمان میگذارد؛ زندگی خودش، بیمارانش و ما به عنوان مخاطبان کتاب است. با همان درماندگیها و آشفتگیها و بیم و امیدها که خوب که نگاه کنیم کم و بیش میان همهمان مشترک است. او نخست برای تسلی یافتن و سپس برای شناختن خود و دسترسی به دنیای پیچیده درونیاش به رواندرمانی روی میآورد. حرفهای که سالها عمرش را صرف آن کرده و خود نیز از همان برای یاری رساندن به دیگران بهره میگیرد و، با قصههایی که از بیمارانش برایمان تعریف میکند، پیداست که در این کار موفق هم میشود. ”