گلدیلاک و سه‌خرس

کتاب صوتی

کتاب صوتی گلدیلاک و سه‌خرس

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده جان پاتینس

نمایش کودکانه

نام اصلی:

ناشر: نشر سپید ماه آوا

سال چاپ:

شابک:

خلاصه:

هنرمندان:
کارگردان رضا عمرانی
بازیگر صنم کجوئی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: دی ماه 96

مدت زمان اثر: 10 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی سه کتاب سه کتاب

احمد محمود

کتاب صوتی نان آن سالها نان آن سالها

هاینریش بل

کتاب صوتی به من نگاه کن به من نگاه کن

الهام فلاح

کتاب صوتی اول شخص مفرد اول شخص مفرد

هاروکی موراکامی

کتاب صوتی دو دنیا دو دنیا

گلی ترقی

کتاب صوتی برای یک شب عشق برای یک شب عشق

امیل زولا

تازه‌های ماه‌آوا

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

تهوعنویسنده: ژان پل سارترRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب تهوع، رمانی فلسفی از ژان پل سارتر است که به عقیده‌ی خودش بهترین اثر او به شمار می‌رود. این کتاب داستان مورخ جوانی به نام آنتوان روکانتن را روایت می‌کند که از افسردگی و انزوا رنج می‌برد و هیچ پیوندی با افراد خانواده‌ ندارد. آنتوان، شخصیت اصلی داستان تهوع (Nausea) هیچ دوستی ندارد و ارتباط او تنها به دانش‌اندوز؛ فردی که در کتابخانه ملاقات می‌کند و خانم صاحب کافه‌ای که آنتوان معمولا به آن‌جا سر می‌زند، خلاصه می‌شود. علاوه بر این‌ها او با خاطراتی از معشوقه‌ی سابقش که به‌ صورت آنی تداعی می‌شوند زندگی می‌کند. وی پس از مدتی متوجه می‌شود «اشیاء بی‌جان» و «موقعیت‌های خاص» بر درک او از خود و آزادی فکری و معنویش تأثیر می‌گذارند و احساسی مانند تهوع در سراسر وجودش برمی‌انگیزند. او بعدا درمی‌یابد موسیقی و ادبیات این تهوع را تسکین می‌دهند و به دنبال جاودانه شدن یا به عبارتی دیگر ارزشمند ساختن موجودیت خود و زندگیش، خود را وقف نویسندگی می‌کند. آنتوان همچنین با تغییرات پیوسته‌ی وجود خود در جنگ است او باورش نمی‌شود که همان فرد دیروزی باشد. مشکل روکانتن یک افسردگی ساده یا یک بیماری روانی نیست، هر چند انزجار او از نیروهای وجودی و کشمکش‌های او با معنای زندگی او را به این مرز می‌رساند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools