نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان واقعی، پرهیجان و جذابِ فرار راوی داستان(دختری جوان) به همراه خانواده اش از کشور کره شمالی. کشوری که مردمانش در بی خبری محض نسبت به تمام جهان به سر می برند و در فقر گرسنگی همچون زندانیان روزگار می گذرانند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ برای نخستین بار خودش را به مرگ نزدیک میدید، ترسی که وجودش را فرا گرفته و نفسش را بریده بود، ربطی به مرگ خودش نداشت؛ بلکه به خاطر ماجرای مرموزی بود که از آن سر در نمیآورد. ترس از اینکه در آن ماهها چه رخ خواهد داد و تا کی این قصه ادامه خواهد داشت و در این اندک روزهای بودنش چه بر او خواهد گذشت، پنداری به ساعتی بیعقربه چشم دوخته بود. ”