نگاهی اجمالی به کتاب“ زیگ زیگلار در این کتاب بیش از 100 بستهی موفقیت برای متقاعدسازی در انواع مختلف ارائه میدهد و پاسخهای راهگشایی برای 700 سؤال در این زمینه مطرح میکند؛ پرسشهایی که چشمان شما را به روی احتمالات جدیدی که ممکن است تا کنون نادیده گرفته باشید باز خواهد کرد. این کتاب شامل هفت بخش است و هر بخش چندین فصل را در بر میگیرد. زیگلار در بخش اول کتاب به جنبهی روانشناسی پروسهی فروش میپردازد و مفهوم اعتبار نزد مشتری را در فصلی جداگانه بررسی میکند. در بخش دوم با عنوان «قلب حرفهی فروش» به سراغ نگرشهای ذهنی مختلف دربارهی خرید و فروش میرود. او در این قسمت نگرش شما نسبت به خودتان، نسبت به دیگران و نسبت به حرفهی فروش را واکاوی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بهترین حکایتها و ضربالمثلها و نقل قولها مفاهیم مهمی را در قالب چند کلمه کوتاه میگنجانند . اما ممکن است همین چند کلمه خیلی گولزننده باشد . شاید بهتر است بدانید که هر ضربالمثلی یک نمونه مشابه و یک نمونه متضاد دارد . از این طرف میگوییم نرود میخ آهنین در سنگ و از آن طرف مدعی میشویم که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است . یک دفعه میگوییم یک دست صدا ندارد اما بعد میگوییم آشپز که دو تا شد غذا یا شور میشود یا بینمک . اما فکر نکنید این تناقضها اثر یکدیگر را خنثی میکنند و دست ما را خالی میگذارند . بلکه باید بدانید هر کدام از این سخنان فقط قسمتی از واقعیت را در بر میگیرند . این عبارات تنها زمانی ما را به گمراهی سوق میدهند که به جای تشخیص چیزهایی که در آن پنهان است فکر کنیم اینها خود حقیقتند . باید گفت اینطور نیست که هر کسی برای هر چیزی ضربالمثلی در آستین دارد ، در مورد هیچ چیز تفکر نمیکند . یک طوطی که چیزی جز سخن بزرگان بر زبان نمیراند خودش صاحب آن دارایی نمیشود . به همین دلیل است که بسیاری از این سخنان حکیمانه که طوطیوار تکرارشان میکنید اگر بدون تفکر و تأمل تکرار شوند حالتی حماقتگونه به خود میگیرند . این کتاب جزو آن دسته کتابهایی است که باید ساعتها در موردش به بحث و گفتگو نشست . این کتاب نه یک کتاب مرجع است و نه راهنما ، بلکه برای آن نگاشته شده تا شعله تفکر افراد اهل فکر را بیشتر دامن بزند . ”