مینو مشیری

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - آدلف - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

کلید کاربردی قانون جذبنویسنده: جک کنفیلدRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ وقت آن رسیده که با «کلید کاربردی قانون جذب» سنگین‌ترین و سخت‌ترین دروازه‌های زندگی‌تان را باز کنید. «جک کانفیلد» در این کتاب کوچک، توانسته جادوی جذب و راز پنهان در جریان هستی را با ساده‌ترین روش‌ها و توصیه‌ها نشان دهد. با او همراه شوید و در مسیری زیبا و بدون زحمت، به بزرگ‌ترین و رویایی‌ترین خواسته‌های زندگی خود برسید. خیلی از مردم، قانون جذب را با نامِ آشنای «راز» می‌شناسند. با این حال این مفهوم خیلی ریشه‌دارتر از داستان راز یا حرف‌های تازه‌ی روان‌شناسان است. این قانون چندین هزار سال بخش جدانشدنی زندگی مردم هر عصری بوده است. کنفیلد بیش از سی سال است که همراه با افراد بی‌شماری این اصل را تدریس می‌کند. با پخش فیلم راز و حضور خیلی از مربیان، از جمله خودِ کانفیلد، در برنامه‌های تلویزیونی، آگاهی از قانون جذب به شکل بخشی از یک جریان فرهنگی درآمده است. کانفیلد این کتاب را نوشته تا از طریق آن و درک بهتر کارایی قانون جذب در زندگی، بتوانید به درک بهتری از این که اصلا چه کسانی هستیم و اینجا چکار می‌کنیم، برسید. این کتاب یک راهنمای کوچک است که مثل یک کلید می‌تواند دروازه‌های آینده را به روی هر کسی باز کند. قصد نویسنده از نوشتن این کتاب این است که با خواندن آن بتوانید زندگی مورد علاقه‌ی خود را خلق کنید و با استفاده از ابزارها، راهکارها و مفاهیم اساسیِ نهفته در آن، توان‌مند شوید. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools