نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در کتاب اعترافباز روایتهایی از زندگی شخصی و خانوادگی خود را دستمایه قرار داده است، البته نه با هدف نوشتن صرفا یک زندگینامه یا خاطرات. این کتاب اثری است نزدیک به ژانر ادبیات اعترافی. راوی که همان شهلا زرلکیست در این کتاب تلاش میکند تا جایی که محدودیتهای عرفی، اخلاقی و قوانین نشر اجازه میدهد، به زوایای پنهان زندگی خصوصی خود بپردازد. او خواننده کتاب را مخاطب قرار داده و از زندگی شخصی و ویژگیهای رفتاری و شخصیتی خود حرف میزند. در واقع هدف راوی بیان بیپرد? خصوصیات و پنهانیهاییست که در زندگی روزمره هم? ما هست اما شاید بیان آن به زبان ساده و صریح برای هر کسی آسان نباشد... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ برای نخستین بار خودش را به مرگ نزدیک میدید، ترسی که وجودش را فرا گرفته و نفسش را بریده بود، ربطی به مرگ خودش نداشت؛ بلکه به خاطر ماجرای مرموزی بود که از آن سر در نمیآورد. ترس از اینکه در آن ماهها چه رخ خواهد داد و تا کی این قصه ادامه خواهد داشت و در این اندک روزهای بودنش چه بر او خواهد گذشت، پنداری به ساعتی بیعقربه چشم دوخته بود. ”