آناکارنینا (مجموعه دو جلدی)

کتاب صوتی

کتاب صوتی آناکارنینا (مجموعه دو جلدی)

کتاب صوتی آناکارنینا (مجموعه دو جلدی)

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
برگردان سروش حبیبی

نام اصلی:

ناشر: نشر نیلوفر

سال چاپ: 1395

شابک:

دسته بندی: داستان بلند

خلاصه:

رمان آناکارنینا نوشته‌ی لی‌یو تولستوی، نویسنده‌ی روس است و سروش حبیبی آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب برای اولین بار در سال 1878 به چاپ رسید و خود تولستوی آن را اولین کتاب واقعی خود می‌دانست. آناکارنینا رمان پیچیده‌ای است که بیش از دوازده شخصیت اصلی دارد. موضوع رمان در مورد خیانت، ایمان، خانواده، جامعه‌‎ی اشرافی روسیه، ازدواج، آرزو و زندگی روستایی است. داستان در مورد رابطه‌ی خارج از ازدواج آنا با افسری جوان به نام ورونسکی است. این رابطه رسوایی زیادی برای هر دو به همراه می‌آورد و بیشتر موجب فروپاشی روابط و زندگی آنا می‌شود. یکی از اصلی‌ترین مضامین رمان این است که: «هیچ‌کس نمی‌تواند شادی خود را بر روی درد و رنج شخص دیگر بنا نهد.» به گفته‌ی بسیاری، شخصیت لوین در رمان درست مانند شخصیت اصلی تولستوی است. انگار که نویسنده عقاید خود را از زبان این شخصیت به مخاطب عرضه می‌کند. از طرفی نام تولستوی لی‌یو است و نام خانوادگی روسی لوین هم‌معنا با لی‌یو است. لوین از کیتی به همان روشی خواستگاری می‌کند که تولستوی از سوفیا (همسرش) خواستگاری کرده است. هم‌اکنون تولستوی را به عنوان نویسنده‌ای مشهور می‌شناسند؛ اما او در دوران خود یک مبدع بزرگ در زمینه‌ی نویسندگی بود. استفاده از مونولوگ درونی امروز شاید امری عادی باشد؛ اما خود تولستوی برای اولین بار در رمان آناکارنینا از آن استفاده کرد. روشی که باعث می‌شود شخصیت‌ها بدون واسطه در مورد افکار و احساسات خود صحبت کنند. نویسنده‌های پیشین مانند شکسپیر در نمایشنامه‌ها از این روش استفاده می‌کردند؛ اما هیچ‌گاه در رمان‌ها از آن استفاده نشده بود. مونولوگ درونی باعث همدلی زیاد مخاطب با شخصیت می‌شود و باعث می‌شود از نزدیک انگیزه‌های شخص را درک کنیم.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار آرش رستمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

ذهن فضولنویسنده: علی شمیساRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ درصدی از انسان‌ها هویت وجودی خود را از فضولی، سرک کشیدن و دخالت‌های خود به دست می‌آورند. گویی اگر دخالت در زندگی مردم نکنند روزشان شب نمی‌شود، درواقع شعار زندگی‌شان این می‌شود «من فضولی می‌کنم، پس هستم!» و وقتی این جمله جزء نمایشنامه روانی زندگی یک فرد، چه زن و چه مرد، بشود، حال و روزش معلوم و درواقع جزء قواعد و دستورات ناخودآگاه ذهنش می‌شود، طوری که فرد از این طریق به زندگی خود معنا و مفهوم می‌دهد، به مهمانی می‌رود و پرسش‌هایش شروع می‌شود، آن‌قدر که گاه دیگران او را نشان می‌کنند و می‌دانند که نمی‌توانند از دست سؤال‌های او فرار کنند و باید خود را کنترل کنند یا به او اطلاعات ندهند؛ اما او که سال‌هاست فضولی و سرک کشیدن را تمرین کرده است، اکنون به‌طورکامل با مهارت و ظرافت سؤال می‌پرسد، طوری که مجبور می‌شوید اطلاعات بدهید، شاید هم یک‌دستی بزند تا اطلاعات بگیرد و موفق هم بشود. او دیگر یک فضول ناشی و بی‌دست‌وپا نیست، او می‌داند چه چیز را چگونه و چطور بپرسد، در چه زمان بپرسد که بتواند جواب بگیرد و در چه مکان طرح مسئله و مشکل کند تا جزئی‌ترین اطلاعات را به دست آورد. افرادی را دیده‌ام که به بیرون کشیدن اطلاعات از دیگران مباهات می‌کنند و خود را کسی می‌دانند که می‌تواند شیطان را هم درس بدهد. او سال‌هاست از دخالت‌ها، سرک کشیدن‌ها و فضولی‌های خود سود برده است و توانسته از دیگران اطلاعات بگیرد و اوقات خود را این‌گونه پر کند و به‌نوعی در خودش هیجان ایجاد کند. چنین فردی دیگر یک فضول اتفاقی نیست که تصادفی در زندگی دیگران سرک کشیده است، کودک فضول و والد مداخله‌گر او در هر ارتباطی سریع و رسمی فعالیت تجسس خود را شروع می‌کند و تجسس برای او مرحله‌بندی دارد؛ مرحله یک، دو، سه و با یک سلام و احوالپرسی شروع می‌شود، کم‌کم و بسیار رندانه، طوری که گاه طرف متوجه منظور پرسش‌های او نمی‌شود و خیلی صبورانه و با حوصله جلو می‌رود و آن‌قدر ماسک مهربان و به من چه مربوط است بر چهره زده است که باید بسیار تیز بود تا بتوان دست او را خواند. او استاد این گونه بازی‌هاست. او در مسابقات فضول‌ها رتبه و مدال گرفته است و در قالب عروس، داماد یا دوست و همکار و همسایه به پست شما خورده است. او می‌آید که از شما بیشتر بداند، بفهمد و در صندوقش از شما اطلاعات رازگونه بیشتر داشته باشد و روزی می‌رسد که چشم در چشم شما می‌شود و می‌گوید که پرونده زندگی شما پیش من است، لطفاً خفه شو. او همان فردی است که با این جمله کوتاه صبح خود را شب می‌کند و باور دارد که فضولی می‌کند، پس هست و برای خود عددی است. شما چطور، چند درصد در ناخودآگاه خود به صادق بودن این شعار در مورد خودتان باور دارید؟ هیچ، اصلاً، ابداً؟ لطفاً کمی از خوب نشان دادن خود دست بردارید و خیلی صادقانه و بی‌رحمانه باورهای ذهنتان را نقد و تجزیه‌وتحلیل کنید. مثال: ابی مجسمه فضولی است. این آدم اصلاً در هیچ موضوعی برای خود حدومرزی نمی‌بیند. در هر سوژه‌ای سرک می‌کشد و به حرف کسی هم گوشش بدهکار نیست. او می‌خواهد بداند و بداند و همه را به جان هم بیندازد، کافی است پرش به شما گیر کند. مطمئن باشید از زندگی‌تان سر درمی‌آورد. آمار همه اطرافیان خود را دارد و گویی با آن‌ها زندگی کرده است. گاهی آن‌قدر ریز جزئیات دیگران را می‌گوید که آدم به او شک می‌کند. او از این همه فضولی و دخالت، هویت پیدا و احساس می‌کند از این طریق مورد توجه همه قرار می‌گیرد. ”

سوپرمارکت شبانه روزینویسنده: سایاکا موراتاRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستانی پرپیچ‌وخم از سایاکا موراتا (Sayaka Murata) نویسنده‌ی جوان و مطرح ژاپنی که ما را با غافلگیری‌های متعدد حیرت‌زده می‌کند! کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی درباره‌ی کیکو، زنی سی‌وشش ساله و ساکن توکیو است. کیکو در کودکی هرگز توسط خانواده و مدرسه پذیرفته نشده اما وقتی به‌عنوان کارمند فروشگاه زنجیره‌ای استخدام شد، بالاخره هدفی در زندگی‌اش پیدا کرد. حالا او کاری برای انجام دادن داشت، دستورالعمل‌هایی که برای هر لحظه‌اش قانونی تعریف کرده بودند و این که موقعیت‌های پیش‌بینی‌نشده خیلی کم اتفاق می‌افتاد به او آرامش می‌داد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools