نگاهی اجمالی به کتاب“ "چارلی" و "ماو" زن و شوهر جوانی هستند که در پی استخدام چارلی در کارخانهای به عنوان کارگر ساده، در شهری دیگر ساکن شدهاند. این زوج جوان به شخصی به نام مونی معرفی شدهاند که صاحب مجموعه از کاروانهاست و یکی از کاروان هایش را به عنوان محل سکونت در اختیار چارلی و ماو میگذارد. این کاروان در محلی پرت قرار دارد و از امکانات رفاهی چندانی برخوردار نیست اما چارلی امید دارد که به زودی وضعیت بهتری پیدا کنند. اوضاع به میل چارلی پیش نمیرود و این زوج جوان با مشکلاتی پیچیده و نامنتظر روبرو میشوند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ زبان جلال برجس در این اثر تمام و کمال شاعرانه است. او چه از خیالات عاشقانهی مردی تنها دربارهی زن ایدهآلش سخن بگوید و چه از فساد اداری مملکت، کلمات را چنان موزون به کار میگیرد که گویی در حال شنیدن افسانههای هزارویک شب هستید. ابراهیم البته شخصیتی مدرن است که بهخوبی از شیوههای کار با اینترنت - مخصوصا در شکلهای پیشرفتهتر یعنی هک سایتها- آگاهی دارد، اما برای آنچه در ذهن او میگذرد نمیتوان تاریخی تعیین کرد. ادراکات غریب ابراهیم بدون شک ماهیت اسکیزوفرنی دارد و همین ویژگی برگ برندهی رمان است زیرا این بیماری روانی حاد علاوه بر وراثت، ریشههایی اجتماعی-اقتصادی نیز دارد. ”