ثروتمندترین مرد بابل

کتاب صوتی

کتاب صوتی ثروتمندترین مرد بابل

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر پارسه

سال چاپ:

شابک:

978-622-7064-85-8

خلاصه:

کامیابی ما به عنوان یک ملت، به کامیابی اقتصادی هر کدام از ما به عنوان یک شخص واحد وابسته است. کتاب «ثروت‌مندترین مرد بابل» در رابطه با موفقیت شخصی هریک از ما تألیف شده است. موفقیت یعنی به کمال‌رساندن اهداف به عنوان توانایی‌ها و تلاش‌های خود ما.
آمادگی مناسب کلید موفقیت ماست. اعمال ما هیچ‌گاه نمی‌توانند فراتر از افکار ما پیش روند و افکار ما هیچ‌گاه نمی‌توانند از باورهای‌مان پیشی بگیرند. این کتاب هم‌چنین راهنمایی‌های لازم را برای درک مفاهیم اقتصادی برای جیب‌های بی‌پول دارد. در واقع هدف کتاب این است، پیشنهادی برای کسانی دارند که آرزوی موفقیت اقتصادی دارند تا پول جمع کنند، پول حفظ کنند و با کمک سرمایه اندوخته‌های‌شان پول بیش‌تری به‌دست بیاورند.
بابل ثروت‌مندترین شهر زمان باستان در دنیا بود، زیرا شهروندان آن ثروت‌مندترین افراد در زمان خود بودند. آن‌ها ارزش پول را می‌دانستند، قوانین اقتصادی را برای جمع‌کردن، حفظ آن و استفاده از آن برای به‌دست‌آوردن پول بیش‌تر استفاده می‌کردند. آن‌ها چیزی که همه ما آروز داریم «درآمدی برای آینده» را به‌دست آوردند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس سروش اعتصامی
انتخاب موسیقی سروش اعتصامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: بهمن ماه 98

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ اعتماد به نفس، شما را قدرتمند می‌کند. حالا آماده‌اید تا چیزهای جدیدی امتحان کنید، به هدف‌های خود برسید، و به تصمیمات خود اعتقاد و اعتماد داشته باشید. البته نباید اشتباه برداشت کنید. داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که هیچ وقت عصبی و مضطرب نشوید. اضطراب و ناامنی برای تمام انسان‌ها پدیده‌ای طبیعی است که همه آن را تجربه می‌کنند. قطعا در برخورد با مشکلات کوچک و بزرگ مضطرب و نگران می‌شوید، اما همین اعتماد به نفس و عزت نفس است که می‌تواند در پایداری و حل مشکلات مختلف تاثیر زیادی داشته باشد. این کتاب بر اساس آخرین و جدیدترین یافته‌های پزشکی و روان‌شناسی نوشته شده و مبنای مطالب آن رفتار درمانی شناختی است. با این حال برای این که بتوانید مطالب آن را درک کنید، نیازی نیست در این رشته‌ها تخصص داشته باشید. نویسندگان با زبانی بسیار ساده و روان این کتاب را نوشته‌اند. برای این که کار خواندن این مطالب آسان‌تر شود، نویسندگان آن‌ها را به اجزای کوچک‌تر و ساده‌تر تقسیم کرده‌اند. استفاده از نمونه‌ها و داستان‌های واقعی و نیمه‌واقعی، آن هم با زبان طنز و شیرین، باعث شده تا حال و هوای این کتاب شباهتی به فضای خشک و ملال‌آور کتاب‌های خودپروری نداشته باشد. ضمن این که از نقشه‌های ذهنی زیادی هم در آن استفاده شده که ساختاری بسیار ساده و قابل درک دارند. در این کتاب از هر دری صحبت شده است، از استرس و نداشتن اعتماد به نفس گرفته تا خواب و عدم رضایت در زندگی. به این ترتیب می‌توانید به‌راحتی مباحثی که برایتان جالب‌تر است انتخاب کنید و بخوانید. با این حال نویسندگان فصل‌ها و مطالب کتاب را طوری نوشته‌اند که وقتی پشت سر هم قرار می‌گیرند، مثل یک نقشه‌ی راه همه چیز را به شما نشان می‌دهد. پس بهتر است فصل‌ها را به ترتیب بخوانید، چون هر فصل ادامه‌ی فصل قبل است. راهکارهای زیادی در این کتاب وجود دارد. این که بخواهید از میان چند راهکار یکی را انتخاب کنید، ممکن است تمام تلاش‌هایتان را هدر دهد. تمام راهکارها را امتحان کنید تا ببینید کدام یک بیشتر با شخصیت و سبک زندگیتان سازگاری دارد. اگر از همه‌ی این امکانات استفاده کنید، امکان این که بتوانید اعتماد به نفستان را عمیق‌تر و ماندگارتر افزایش دهید، بیشتر است. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools