نگاهی اجمالی به کتاب“ تا بهار صبر کن، باندینی نخستین عنوان از چهارگانهی درخشان باندینی جان فانته با ترجمهی محمدرضا شکاری، داستان فقر، خیانت و هویت ایتالیایی-آمریکایی است؛ داستانِ رویارویی پسرکی نوجوان با دشواریها و حقایقی که به او تحمیل میشود؛ و داستان امید به روزهای بهتر. آنچه جان فانته در این چهارگانهی داستانی قدرتمند و غنایی خلق کرده، دربارهی سالهای پرآشوب نوجوانی است. این رمان از روزگار زمستانی و سرد خانوادهای میگوید که در میانهی رکود اقتصادی بزرگ آمریکا در دههی سی میلادی، و از پس روابط عاشقانهی شکستخورده، هنوز نیمنگاهی امیدوارانه به آینده دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ما آبراهام نامیدهمیشویم و با شما از زاویه دانش ازلی صحبت میکنیم، البته باید این را بپذیرید که شما نیز از دانش ازلی پیدی آمدهاید؛ بنابراین ما تفاوت چندانی با یکدیگر نداریم.
دنیای مادی خود پرتوی از یک دانش ازلی است و شما و جسمتان در حقیقت ادامهی آن انرژی و دانش ازلی هستند. ”