نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شنبه یک مجله? شنیداری در حوزه? ادبیات است و قصد داریم در هر شماره از آن از تاثیر قصهها و کتابها بر جهانمان حرف بزنیم تا راهی برای لذت بیشتر از داستانها و روایتها باز شود و همچنین با خواندن داستانها و روایتها و بررسی آنچه به جغرافیای ادبیات مربوط است، خواندنْ نه فقط لذتی سرگرمکننده، که عمقی بر نگرشهایمان باشد.
در شماره? یک از شاعران شعر نوی ادبیات ایران یاد کردیم. این شماره ویژه? قطعات کوچک فلسفه و روایتهایی نقادانه به مصرفگرایی این روزهاست و اندیشهی چند متفکر معاصر در این حوزه بررسی میشود. همینطور روایتهای مستند از زندگی روزمره، یادهای خاطرهانگیز و معرفی فیلم و سریال و کتاب بخشهای مختلف شماره? یک هستند. به سیاق هر شماره، در بخش داستان ماه هم، یک داستان کوتاه میخوانیم. ”