نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در کتاب اعترافباز روایتهایی از زندگی شخصی و خانوادگی خود را دستمایه قرار داده است، البته نه با هدف نوشتن صرفا یک زندگینامه یا خاطرات. این کتاب اثری است نزدیک به ژانر ادبیات اعترافی. راوی که همان شهلا زرلکیست در این کتاب تلاش میکند تا جایی که محدودیتهای عرفی، اخلاقی و قوانین نشر اجازه میدهد، به زوایای پنهان زندگی خصوصی خود بپردازد. او خواننده کتاب را مخاطب قرار داده و از زندگی شخصی و ویژگیهای رفتاری و شخصیتی خود حرف میزند. در واقع هدف راوی بیان بیپرد? خصوصیات و پنهانیهاییست که در زندگی روزمره هم? ما هست اما شاید بیان آن به زبان ساده و صریح برای هر کسی آسان نباشد... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان از زبان شاعری نسبتا جوان روایت میشود که در مسافرخانهای مشغول بهکار میشود.صاحب مسافرخانه که پیرمردی مکار و مرموز است، پس از چندی از شاعر میخواهد که پیشمرگش باشد و غذاهایی را که آشپزها میپزنداول او بچشد. مرد شاعر رفته رفته با ساکنان این مسافرخان عجیب آشنا میشود.با آشپزها ، دختر زیبای صاحب مسافرخانه که به او دل بسته،پیرزن نظافتچی که میخواهد مادرش باشد و زن سیاهپوشی که در طبقه هفتم ساکن است و اجازه ندارد با کسی همصحبت شود. ”