
جزیرهنویسنده: آلیستر مک لاود
نگاهی اجمالی به کتاب“ برای اینکه از جزیرهتان بیرون بروید، اول باید از آب بگذرید و خیلی ها هستند که این کار را نمی کنند یا نمی خواهند که بکنند.
اگر توی جزیره باشید، احساس تک افتادگی می کنید و حس می کنید با مردمی که ساکن خاک اصلی هستند متفاوید، حتی اگر فقط چند مایل از خاک اصلی فاصله داشته باشید و بتوانید آن را ببینید.
آلیستر مک لاود در جزیره کیپ برتون کانادا بزرگ شد، جایی که نیاکان اسکاتلندی اش قرن ها پیش آنجا ساکن شدند و بیشتر داستان هایش در همان جا می گذرد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ "چارلی" و "ماو" زن و شوهر جوانی هستند که در پی استخدام چارلی در کارخانهای به عنوان کارگر ساده، در شهری دیگر ساکن شدهاند. این زوج جوان به شخصی به نام مونی معرفی شدهاند که صاحب مجموعه از کاروانهاست و یکی از کاروان هایش را به عنوان محل سکونت در اختیار چارلی و ماو میگذارد. این کاروان در محلی پرت قرار دارد و از امکانات رفاهی چندانی برخوردار نیست اما چارلی امید دارد که به زودی وضعیت بهتری پیدا کنند. اوضاع به میل چارلی پیش نمیرود و این زوج جوان با مشکلاتی پیچیده و نامنتظر روبرو میشوند. ”