
ذننویسنده: شون میو ماسه یو
نگاهی اجمالی به کتاب“ شما به دیدن معبد یا زیارتگاهی در شهری باستانی میروید و به باغهای آرامش نگاهی میاندازید. با بالا رفتن از کوهی خیسِ عرق میشوید و از چشمانداز گستردهای که از قله میبینید لذت میبرید. و در برابر دریای آبی کریستالی میایستید و درست به افق خیره میشوید. آیا تاکنون این شادابی را، در چنین لحظهای فوقالعاده، که از شتاب و جنبوجوش هر روز? زندگی جدا هستید، تجربه کردهاید؟ قلب شما احساس سبکی میکند و انرژیای گرم در سرتاسر بدنتان جریان مییابد. نگرانی و استرس زندگی روزانه در لحظهای ناپدید میشود و به راستی میتوانید زنده بودن خودتان را در این لحظه حس کنید. امروزه، خیلی از مردم جایگاهشان را از دست دادهاند ــ آنها نگران و سرگردانند که چگونه زندگی کنند. به همین دلیل در تلاش برای تنظیم تعادل روانی خود، دنبال چیزی فوقالعاده میگردند. اما صبر کنید، حتی زمانی که دکم? تنظیم را فشار دادهاید باز هم آن چیز فوقالعاده بیرون از هر روز باقی میماند. وقتی که به زندگی عادیتان باز میگردید، استرس در وجودتان انباشته میشود و ذهنتان فرسوده میشود. حس میکنید باری بر دوشتان دارید و دوباره در صدد یافتن آن فوقالعاده بر میآیید. آیا این چرخ? پایانناپذیر آشنا به نظر نمیرسد؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ از سالهای اشک و خون آزروث یادگارهای فراوانی بر جا مانده که گریم باتول، از شومترین آنهاست. این مکان نحس بعد از تراژدیهای وحشتناکش چیزی بیش از بنایی شوم نبود، اما اهریمنان تخم شرارتی عظیم را در آنجا کاشته بودند که بوی متعنفش مشام هر خردمندی را میآزرد... . کتاب صوتی وارکرفت: شب اژدها نوشتهی ریچارد ای. ناک نیز شرح همین وقایع است، یکی از نفسگیرترین و دهشتبارترین فجایع آزروث.
گریم باتول مکانی است که فرزندانِ الکسترزا، اسیر اورکهای پست شده بودند. روشی که این نژاد پست از اژدهایان برای اهداف شومشان استفاده میکردند مشمئزکننده بود؛ برترین موجودات آزروث مانند حیوانی رام به اورکها خوشخدمتی میکردند، بیاراده مطیع آنها بودند و گاه بلای جان همنوعان خود میشدند... . اگرچه در نهایت گروهی متشکل از الفها و جادوگران اژدهایان را آزاد کردند، اما گاه خبرهایی شوم از این کوه نفرین شده به گوش میرسید که اگر کراسوس را نادیده بگیریم، هیچکس را نگران نمیساخت. ”