نمی‌توانی روز مرا خراب کنی

کتاب صوتی

کتاب صوتی نمی‌توانی روز مرا خراب کنی

کتاب صوتی نمی‌توانی روز مرا خراب کنی

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده الن کلین

52 راهکار برای متحول کردن زندگی

نام اصلی:

ناشر: نشر البرز

سال چاپ: 1397

شابک:

خلاصه:

نمی‌توانی روز مرا خراب کنی، کتابی روان شناختی- آموزشی است که با روایت داستان هایی از زندگی روزمره یاد می دهد نگذارید هیچ کس یا هیچ چیز روزتان را خراب کند. این کتاب پنجاه و دو فصل و هر فصل سه بخش دارد. بخش اول به شما هشدار می دهد که مثلا فلان اتفاق می تواند روزتان را خراب کند. در بخش دوم تمرین هایی برای روبرو شدن با آن شرایط می دهد و در نهایت در بخش سوم یاد می دهد چطور با دیدگاهی تازه به آن مسئله بنگرید. شما می توانید با به کارگیری راهکارهای این کتاب در برابر همه آدم های اطرافتان یا اتفاقاتی که می توانند از هر راه ممکن روزتان را خراب کنند، بایستید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار فروغ بهرامی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 8 ساعت و 2 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

وارکرفت: شب اژدهانویسنده: ریچارد ای ناکRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ از سال‌های اشک و خون آزروث یادگارهای فراوانی بر جا مانده که گریم باتول، از شوم‌ترین آن‌هاست. این مکان نحس بعد از تراژدی‌های وحشتناکش چیزی بیش از بنایی شوم نبود، اما اهریمنان تخم شرارتی عظیم را در آن‌جا کاشته بودند که بوی متعنفش مشام هر خردمندی را می‌آزرد... . کتاب صوتی وارکرفت: شب اژدها نوشته‌ی ریچارد ای. ناک نیز شرح همین وقایع است، یکی از نفس‌گیرترین و دهشت‌بارترین فجایع آزروث. گریم باتول مکانی است که فرزندانِ الکسترزا، اسیر اورک‌های پست شده بودند. روشی که این نژاد پست از اژدهایان برای اهداف شومشان استفاده می‌کردند مشمئزکننده بود؛ برترین موجودات آزروث مانند حیوانی رام به اورک‌ها خوش‌خدمتی می‌کردند، بی‌اراده مطیع آن‌ها بودند و گاه بلای جان هم‌نوعان خود می‌شدند... . اگرچه در نهایت گروهی متشکل از الف‌ها و جادوگران اژدهایان را آزاد کردند، اما گاه خبرهایی شوم از این کوه نفرین شده به گوش می‌رسید که اگر کراسوس را نادیده بگیریم، هیچ‌کس را نگران نمی‌ساخت. ”

برف‌های کیلیمانجارونویسنده: ارنست همینگویRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ همینگوی در داستان برف‌های کیلیمانجارو درد و رنج مردی زخمی به نام هری را که پایش قانقاریا گرفته شرح داده‌است. او در این داستان دردهای مادی و معنوی هری را به تصویر کشیده و خاطرات گذشته‌اش را در لحظه‌های رهایی از درد بیان کرده‌است. این داستان تلفیقی از دردمندی آدمی و بی رحمی طبیعت است. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools