نگاهی اجمالی به کتاب“ افسردگی زایمان پدیدهای است که بسیاری از زنان پس از به دنیا آوردن فرزندشان آن را در سطوح مختلف تجربه میکنند. الیف شافاک نویسندهی کتاب شیر سیاه هم از این قاعده مستثنا نبود. او پس از تولد نخستین فرزندش در سال 2006 به افسردگی شدیدی دچار شد که البته برای او آوردهای ارزشمند داشت و بذر ایدهی خلق این کتاب را در ذهن او کاشت. الیف با این اتفاق تعادل میان زندگی شخصی و کار هنریاش را از دست داد. اتفاقی که برای یک نویسنده میتواند بهمثابهی یک فاجعهی هولناک باشد. شافاک حالا کودکی به دنیا آورده بود که با دستان کوچکش و مشتشدهاش تمام کلمات مادرش را از او گرفته بود. گویی او به جرگهی «زنان سادهی کامل» ی که فروغ فرخزاد در شعر وهم سبز از آنها سخن میگوید پیوسته بود. زنانی که بهقول فروغ در شکاف گریبانشان همیشه هوا، به بوی شیر تازه میآمیزد. اما این تمام چیزی نبود که الیف شافاک از زندگی میخواست. او حالا شبیه آخرین سطرهای شعر وهم سبز، صدای پایش از انکار راه برمیخاست، و یأسش از صبوری روحش وسیعتر شده بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ پیش از شنیدن نخستین جملات از کتاب صوتی استادی در عشق، لازم است یک حقیقت را بپذیرید: شما استاد هستید! هر چه که در اطراف خود میبینید، زندگی فعلی شما با همهی کمبودها و کاستیهایش، همچنین اتفاقاتی که تاکنون در زندگی تجربه کردهاید، همگی هنر دست شماست. شما استاد و آفرینندهی خود و زندگیتان هستید. اینکه بدانیم هر یک از ما دارای نیروی آفرینش هستیم، دو نتیجهی کلی دارد که یکی از آنها خوشحالمان میکند اما آن یکی چندان خوشایند نیست. نتیجهی منفی اینکه مسئول تمام اتفاقات زندگیِ خودتان هستید، پس دیگر جای شکوه و گلایهای نمیماند. پیامد مثبت هم اینکه، این نیروی آفرینندگی در تمام لحظات با شما خواهد بود و اگر بخواهید، میتوانید آن را در جهت خلق شادی، آرامش و خوشبختی به کار ببرید. اما چگونه؟ دون میگوئل روئیز در کتاب صوتی استادی در عشق راه و چاه آن را به شما خواهد آموخت. ”