انسان شادکام

کتاب صوتی

کتاب صوتی انسان شادکام

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

اغلب مردم، وقتی معجزه‌ای می‌بینند، چشمانشان را می‌بندند.

نام اصلی: Joie - homme'L

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ: ۱۳۹۴

شابک:

978-622-6386-41-8

خلاصه:

بوبن در این کتابش مانند دیگر آثارش شعر و شعور را در هم می‌آمیزد،ما را به جشن ستارگان مهمان می‌کند،ناخدای کشتی‌مان می شود تا ما را از آبهای طوفانی عبور دهد و چمنزاری پیش چشم‌مان می‌گستراند که در آن تنها صدای موسیقی نسیم شنیده می‌شود ... سرانجام دست ما را در دست زندگانی می‌گذارد.از آن نوع زندگانی که شایسته انسان شادکام است.

بشنوید:

هنرمندان:
گوینده عمار تفتی
صدابرداری و میکس آرش رستمی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: اردیبهشت ماه 97

مدت زمان اثر: 2 ساعت

کریستیان بوبن را فیلسوفی شاعر مسلک می‌شناسند.از همین جهت در اجرای انسان شادکام سعی شده بنیان های فکری و تصاویر شاعرانه‌ی متن در لحن گوینده متناسب و مطلوب شنیده شود.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

زیاد فکر نکنیدنویسنده: ان بوگلRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «خیلی بیشتر از آنچه احتمالاً می‌دانید، تجربه‌هایتان، دنیایتان و حتی خود شما را چیزهایی می‌سازند که به آن‌ها توجه می‌کنید.» این جمله از وینفیرد گالاگر اولین سطر کتاب مقابل شماست. کتاب صوتی زیاد فکر نکنید با تمرکز بر جمله‌ای که خواندید آداب مدیریت افکار را آموزش می‌دهد. شاید ایده‌ی ان بوگل را تکراری بدانید، اما این نویسنده‌ی محبوب کاملاً بر مطالب این حوزه مسلط است و توانسته با ظرافتی تحسین‌برانگیز، به شما بیاموزد که از افتادن در دام تکرار بپرهیزد. تقریباً همه‌ی ما تجربه‌ی غرق شدن در چرخه‌ای بی‌پایان افکار را داشته‌ایم. ممکن است در انتظار جواب یک آزمون انتخاب‌های دیگرمان را بررسی کنیم یا وقت تصمیم‌گیری درباره مسئله‌ای مهم، در مقابل پیامدهای احتمالی فلج شویم. به‌ازای تک‌تک ما روش‌های گوناگونی برای از پا درآمدن در مقابل هجوم افکار وجود دارد، اما همه‌‌ی ما در یک نکته مشترکیم: هیچ‌کس نمی‌خواهد تمام ساعات روز را به فکر کردن بگذراند. موضوعی که ذهنمان را به خود مشغول کرده هر چقدر مهم باشد، در یک نقطه ناگزیریم به اسب چموش اندیشه لگام بزنیم و آن را متوقف کنیم. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools