ریشه‌های آسمان

کتاب صوتی

کتاب صوتی ریشه‌های آسمان

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده رومن گاری

رومن گاری در سال 1956 به خاطر این رمان جایزه گنکور را برد.

نام اصلی: Racines du ciel

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ: ۱۳۷۸

شابک:

978-622-6386-62-3

خلاصه:

رمان مذکور در محیط آفریقا جریان دارد. مورل مرد زیبا و غمگینی است که مدتی در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان‌ها سختی زیادی کشیده است.او تنهاست، بسیار تنها و اکنون در آفریقا به سر می‌برد. هدف او حمایت از فیل‌هاست و دست به قیام می‌زند و به یک یاغی مشهور در جهان تبدیل می‌شود.عده‌ای می‌گویند او بیزار از انسانهاست، عده‌ای مییگویند او به دنبال استقلال افریقاست ... اما مورل می‌گوید برای من تنها نجات فیل‌ها مطرح می‌باشد.

بشنوید:

هنرمندان:
تهیه کننده راضیه هاشمی
صدابرداری و میکس کیان شمس
انتخاب موسیقی رضا عمرانی

تاریخ تولید اثر: دی ماه 96

مدت زمان اثر: 22ساعت و 30 دقیقه

ریشه‌‌های آسمان رمانی طولانی و حجیم است.چنانچه اجرای یکنواخت از آن به گوش شنونده برسد، باعث دلزدگی خواهد شد.بهرام ابراهیمی با مهارت و استادی، بزنگاه‌های رمان را تشخیص داده و با تغییر ریتم اجرا لحظه به لحظه ما را با خود و ماجراهای رمان همراه می‌کند.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی دجله به حال تو ناله کند دجله به حال تو ناله کند

امیلی ین ملفتو

کتاب صوتی زمستان در راه است زمستان در راه است

گری کاسپاروف

کتاب صوتی کالبدشکافی ترور کالبدشکافی ترور

اندرو سینکلر

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی جستارهایی درباره زن جستارهایی درباره زن

سوزان سانتاگ

تازه‌های ماه‌آوا

شرمنده نباش دخترنویسنده: ریچل هالیسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب شرمنده نباش دختر: یک برنامه بدون شرمساری برای رسیدن به اهداف جدیدترین اثر ریچل هالیس، نویسنده کتاب پرفروش خودت باش دختر، شما را در راه رسیدن به رویایتان و موفقیت‌هایی که قرار است در زندگی کسب کنید، یاری می‌کند. اکثر زنانی که کتاب شرمنده نباش دختر (Girl stop apologizing) را برای خواندن انتخاب می‌کنند جست‌وجوگر هدف هستند؛ جست‌وجوگر طلا نه، جست‌وجوگر هدف. یعنی شما یک هدف یا یک رؤیا دارید که همیشه در قلبتان بوده و دنبال انگیزه و توصیه‌هایی هستید که کمک‌تان کند تا رو به جلو حرکت کنید، اما در میان زنان، ممکن است زنانی باشند که ندانند این ماجرای هدف و به دنبال هدف رفتن چیست و چطور عمل می‌کند، چون آن‌ها از آن مدل آدم‌هایی نیستند که خیلی به دنبال اهدافشان باشند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که این خصوصیت در ذاتشان نیست؛ عده‌ای تحت تأثیر محیط و فرهنگی که در آن بزرگ شده‌اند چنین فکری می‌کنند و عده‌ای به دلایلی دیگر. حتی عده‌ای هستند که آرزو مییکنند کاش هدفمند باشند، اما امید چندانی ندارند. ”

حماسه ویچر- جلد دوم- شمشیر سرنوشتنویسنده: آنجی سپکوفسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستانی در دنیای گرالت ویچر که برخی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های این دنیا را معرفی می‌کند. یک کتاب غیرقابل از دست دادن برای طرفداران بازی‌ها و رمان‌ها. گرالت یک ویچر است؛ مردی که قدرت‌های جادویی‌اش با تمرین‌های طولانی و اکسیرهای مرموز تقویت شده و او را به جنگجویی قهار و قاتلی بی‌رحم تبدیل کرده است؛ اما او یک آدمکش معمولی نیست؛ کارش کشتن هیولاهای متنوع و اهریمن‌های خبیثی است که ویرانی به بار می‌آورند و به بی‌گناهان حمله می‌کنند. او در سرزمین‌ها پرسه می‌زند و به دنبال مأموریت می‌گردد؛ اما به تدریج متوجه می‌شود که بااین‌که برخی از شکارهایش کاملاً بدذات و شریر هستند، بعضی دیگر قربانی گناه، پلیدی یا سادگی شده‌اند. - بخشی از کتاب: آبله‌رو گفت: «حداقل سکه‌هامون سرجاشون موندن، کسی نیست که برای کشتن باسیلیسک بهش پول بدیم. بهتره دیگه برید خونه؛ اما در مورد وسایل و اسب اون افسونگر... خوب نیست که هدر بشن.» قصاب گفت: «آره، مادیان خوبیه و خورجین‌هاش پُرن. بیاین یه نگاهی بندازیم.» - چه‌کار دارید می‌کنید؟ مرد آبله‌رو با لحن تهدیدآمیزی گفت: «خفه شو، کدخدا. مزاحم نشو، وگرنه یه مشت می‌آد تو صورتت.» قصاب تکرار کرد: «مادیان خوبیه.» - از اسب دور شو، عزیز من. قصاب به‌آرامی سمت غریبه‌ای که ناگهان از پشت یک دیوار فروریخته سر درآورده بود برگشت، درست پشت جمعیتی که جلوی ورودی تونل ایستاده بودند. غریبه موهای قهوه‌ای مجعد و پرپشتی داشت، زیر کت کتان گشادش نیم‌تنه‌ای به رنگ قهوه‌ای تیره پوشیده بود، همراه با چکمه‌های بلند مخصوص سواری. مسلح نبود. او با لبخندی تهدیدآمیز تکرار کرد: «از اسب دور شو. اینجا چی داریم؟ یه اسب و خورجینش که متعلق به کس دیگه‌ای هستن؛ اما شما با طمع بهش چشم دوختین و می‌خواین بهش دستبرد بزنید. این کارِ شرافتمندانه‌ایه؟» آبله‌رو آرام دستش را داخل پالتوی خود فروبرد و به قصاب نگاهی انداخت. قصاب رو به جمعیت دست تکان داد، با اشاره‌ی او، دو جوان قوی‌هیکل با موهای کوتاه خارج شدند. هر دو چماق‌های سنگینی به دست داشتند، مثل آن‌هایی که برای بی‌هوش کردن حیوانات در کشتارگاه استفاده می‌شوند. مرد آبله‌رو درحالی‌که دستش را داخل پالتو نگه‌داشته بود، گفت: «تو کی هستی که به ما بگی چی شرافتمندانه‌ست و چی نیست؟» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools