نگاهی اجمالی به کتاب“ گوردر در این کتاب همانند سایر آثار خود میکوشد تا مسائلی عمیق و فلسفی را در قالب یک داستان ساده و گیرا ارائه دهد اما تفاوت اصلی دختر رهبر سیرک با کتابهای دیگر گوردر مانور کمتر آن بر فلسفه است.
نویسنده کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو میکند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفتهام همه چیز را بازگو کنم. مینویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش میکنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش مینویسد، میتواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.»
پدرم را فقط روزهای یکشنبه میدیدم. ما به سیرک میرفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمیگشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را میکشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقهام را در ذهنم میپروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم میکردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلیها نمیشد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم میکردم که چون نقاشیام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ''هنری عقربهی دقیقهشمار ساعت روی دیوار را تماشا کرد. در سراسر لندن، در سراسر دنیا، عقربهها دقیقاَ با سرعتی یکسان حرکت میکردند، بیاینکه هیچکدام از دیگری جلو بزنند...''
| ویلیام ترور را نه میتوان روانشناس خواند نه کارآگاه، اما میتوان گفت که خصلتهای هر دو را دارد. او در این رمان بستریشدن چهار زن را در بخش چهار اتاقهی «بیمارستان زنانهی لیدی اوگاستا هپتری» بهانه قرار میدهد تا در زندگیشان سرک بکشد و از بیمها و شکستها، رازها و کابوسهایشان بگوید. ترور عاشق شخصیتهایی است که جامعه به آنها پشت کرده، انها که نه به موفقیت دندانگیری دست یافتهاند نه دیگر جوانی و زیبایی برگ برندهشان است.
ترور در این رمان تصویری واضح و پر از جزئیات از زندگی در لندن دههی هفتاد میلادی ارائه میدهد. ”