نگاهی اجمالی به کتاب“ استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید میکند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط.
بسیاری از ما در پیلهای از شخصیت زندگی میکنیم و گمان میکنیم نمیتوانیم از آن خارج شویم. ما داستانهایی درباره شخصیتمان به خودمان میگوییم ولی در اعماق وجودمان میدانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگیمان را درون شخصیتهایمان حبس میکنیم و هیچوقت نمیدانیم که میتوانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیتهایی هستیم که خودمان ایجادشان کردهایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز میکنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زدهاند؛ تقریباً هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر میرسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینیام که هستم.
افرادی که یاد میگیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ گراتزیا دلدا رمان راه خطا را در 25 سالگی نوشت و با انتشار آن در ایتالیا به شهرت رسید. شخصیت اصلی این رمان پسر جوانی بهنام پیترو از خاندان نوینا است. او عاشق دختر زیبا و مغروری بهنام ماریا میشود اما اینطور که به نظر میرسد، ماریا هیچ علاقهی متقابلی به او ندارد. پیترو تصمیم میگیرد از سابینا که او هم از خاندان نوینا و قوموخویش پیترو است خواستگاری کند؛ اما بهطرز غیرقابلمنتظرهای ماریا از این اتفاق برآشفته میشود. پیترو که به مخیلهاش هم نمیگنجید روزی بتواند به وصال دختر رویاهایش برسد، از ازدواج با سابینا چشمپوشی میکند و به ماریا قول میدهد زندگی ثروتمندانهای برای خودش و او فراهم کند. ”