نگاهی اجمالی به کتاب“ من قصد دارم در این کتاب توصیههایی کاربردی به شما ارائه دهم تا به کمک آنها در برابر بسیاری از بیماریها از خود محافظت کنید. این توصیهها درک متفاوتی از علم پزشکی است و با استفاده از منابع ویژه خود، خواهیم توانست زرهمان را در برابر آسیبها مقاومتر کنیم. جسم و روح ما دائماً با یکدیگر در تعاملند و گنجینههایی واقعی هستند که باید آنها را بهدرستی بشناسیم و هر روز از آنها محافظت کنیم. این توصیهها به پنج بخشی تقسیم میشوند که ستون سلامتی ما هستند: تغذیه، مدیریت بدن، مراقبتهای روزانه، محافظت از مغز و درنهایت، رازهای خودکنترلی و خوشبینی. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ هر کسی رازی دارد... کتاب پیدایت کردم به قلم لیزا جول، با روایتی پر تنش و رازآلود، زندگی افراد گوناگونی را به تصویر میکشد که هر کدام قصهای هیجانانگیز را برای شما خلق میکنند.
نزدیک ساحل زیبای شهر رایدینگ هوس، زنی تنها همراه با فرزندانش زندگی میکند. این زن که آلیس نام دارد با فروش کارهای هنری دستساز امرار معاش میکند. در یکی از روزهایی که آلیس به دنبال فرزندانش رفته بود تا آنها را از مدرسه به خانه بیاورد، مرد غریبهای که زیر باران کاملاً خیس شده بود و سردرگم به نظر میآمد توجه او را جلب کرد.
آلیس به سوی آن مرد رفت و از او خواست تا زیر باران نماند اما مرد عجیب، در حال و هوایی دیگر سیر میکرد و عکسالعملهای تعجبآوری از خود نشان میداد. آلیس در همان گفت و گوی کوتاهش با مرد، متوجه شد که وی جایی برای ماندن ندارد، برای همین او را به خانه خود برد.
درست در همان لحظه، در اطراف لندن، تازه عروسی به نام لیلی در خانه منتظر است تا همسرش از محل کار به منزل بیاید، اما همسرش دیر کرده و لیلی بسیار نگران است. پس از مدتی به لیلی خبر بدی میرسد و او متوجه میشود که مطابق تحقیقات پلیس، شخصی که لیلی با او ازدواج کرده اصلا وجود خارجی ندارد! ”