نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فوتبال درباره خیلی چیزهاست، چیزهای پیچیده، متناقض و متعارض بسیار: حافظه، تاریخ، مکان، طبقه اجتماعی، جنسیت با تمامی تنوع پُرمسئلهاش، هویت خانوادگی، هویت قبیلهای، هویت ملی، ماهیت گروهها، همگروه بازیکنان و همگروه طرفداران و ... .
در این کتاب سایمون کریچلی با تکیه بر مطالعات حرفهایاش در فلسف? قارهای و مشاهدات و تجربیات شخصیاش از مربیان فوتبال، بازیکنان و طرفداران نشان میدهد که چرا فوتبال محبوبترین ورزش این کر? خاکی است.
او تحت عنوان «سوسیالیسم»، فوتبال را به سیاست گره زده و به قول خود به «بوطیقای فوتبال» میپردازد. او مینویسد «آنچه در یک تیم سازمانیافته رخ میدهد، دیالکتیک بیوقفهای است بین فعالیت جمعی و مشترک گروه و فعالیتهای حمایتگرانه و تکمیلی بازیکنانی که وجودشان تنها به واسط? تیم معنی مییابد.»
عمق و گستر? دانش کریچلی شگفتآور است. روایت او را شخصیتهایی چون زینالدین زیدان، مارتین هایدگر فیلسوف و یورگن کلوپ مربی لیورپول پیش میبرند.
تفکرات دقیق فلسفی کریچلی به خوانندگان کمک میکند که دوباره دربار? رابطهشان با فوتبال فکر کنند. ”