جهان چگونه مدرن شد

کتاب صوتی

کتاب صوتی جهان چگونه مدرن شد

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: how the world became modern

ناشر: نشر بیدگل

سال چاپ: 1399

شابک:

دسته بندی: فلسفی

خلاصه:

کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ نوشته‌ی استیون گرین‌ بلت که یکی از پرفروش‌ترین‌ آثار نیویورک تایمز محسوب می‌شود با روایتی جذاب و دلنشین، داستان کاتب جسوری را شرح می‌دهد که با استفاده از مهارت‌های خود به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های دوران رنسانس اروپا تبدیل می‌شود.

در این کتاب، شما شرح زندگی پوجو براچولینی را می‌خوانید و متوجه می‌شوید که چگونه با استفاده از توانایی‌های شخصی خود به دستگاه پاپ راه یافته است و با استفاده از قدرت خود، کتاب در باب طبیعت چیزها را به صورت انبوه تکثیر می‌کند. به احتمال زیاد حتی خود پوجو براچولینی نیز در جریان نبود که این اقدام وی تا چه اندازه مهم است اما این کتاب در اعصار بعدی بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و بشریت را به موقیعت کنونی می‌رساند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار فروغ بهرامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 13 ساعت و 46 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ این شماره کتاب شنبه گذری‌ست بر روایت‌های عاشقانه نویسنده‌ها و هنرمندان که خودشان شبیه قصه‌هایی شنیدنی‌ست. مروری بر نامه‌های عاشقانه و شعرهای عاشقانه زبان فارسی، چند یادداشت، و همچنین یک گفت‌و‌گوی متفاوت به مسئله عشق در این ویژه‌نامه همراه روایت‌هاست. در بخش داستان ماه این شماره دو داستان با دو دیدگاه به روزهای عاشقی خواهید شنید‌‌. در پایان، در یادآوا، از بهرام بیضایی، با بخش پایانی صحبت‌های شنیدنی‌اش در شب‌های گوته، یاد کردیم. شنیدن و خواندن آنچه به جغرافیای داستان مربوط است نه‌فقط لذتی سرگرم‌کننده، که عمقی بر نگرش‌هایمان است. ”

چراغ‌هایی که روشن نشدندنویسنده: شروود اندرسونRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان در اوایل قرن بیستم در یکی از شهرهای کوچک آمریکا می‌گذرد.مری هجده ساله است که با پدرش زندگی می‌کند . پدر پزشک معتبری است. مری اخیرا خبردار شده است که پدرش نارسایی قلبی وخیمی دارد.مادرش هم سال هاست که آنها را ترک کرده‌است.عصر یک روز یکشنبه مری از خانه بیرون می‌زند.از خیابان های شهربی اعتنا به پسران جوانی که درخواست دوستی با او را دارند می‌گذرد و در مزارع حومه ی شهر به تماشای غروب خورشید می‌نشیند.شب هنگام وقتی به خانه بازمی‌گردد با خبر مرگ پدر خود روبرو می‌شود و درمی یابد که باید از این پس خود را برای زندگی تازه‌ای آماده کند که چندان راحت نیست. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools