نگاهی اجمالی به کتاب“ ''هنری عقربهی دقیقهشمار ساعت روی دیوار را تماشا کرد. در سراسر لندن، در سراسر دنیا، عقربهها دقیقاَ با سرعتی یکسان حرکت میکردند، بیاینکه هیچکدام از دیگری جلو بزنند...''
| ویلیام ترور را نه میتوان روانشناس خواند نه کارآگاه، اما میتوان گفت که خصلتهای هر دو را دارد. او در این رمان بستریشدن چهار زن را در بخش چهار اتاقهی «بیمارستان زنانهی لیدی اوگاستا هپتری» بهانه قرار میدهد تا در زندگیشان سرک بکشد و از بیمها و شکستها، رازها و کابوسهایشان بگوید. ترور عاشق شخصیتهایی است که جامعه به آنها پشت کرده، انها که نه به موفقیت دندانگیری دست یافتهاند نه دیگر جوانی و زیبایی برگ برندهشان است.
ترور در این رمان تصویری واضح و پر از جزئیات از زندگی در لندن دههی هفتاد میلادی ارائه میدهد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بهترین درسی که در زندگیام آموختم این بود که دست به کار شوم و کاری انجام دهم.
اگر در شروع به انتها فکر کنید، اگر به همه مایلهایی که میخواهید طی کنید بیندیشید و اگر به همه خطراتی که ممکن است با آنها روبهرو شوید نظر کنید، ممکن است هرگز قدم اول را بر ندارید. در زندگی اگر برای رسیدن به هر آنچه که میخواهید تلاش لازم را نکنید، هرگز به هدفتان نخواهید رسید.
قدم اول را بردارید و چالشهای فراوان پیش روی خواهید داشت. ممکن است با موانعی روبهرو شوید، اما در نهایت موفق میشوید.
اولینبار روز جهانی کتابِ سال 2006 از من خواسته شد کتاب نترسید، انجام دهید را به رشته تحریر درآورم. هدف این بود که مطالبی دوستداشتنی و الهامبخش برای علاقهمندان کتاب بنویسم تا آنها به خواندن کتابهای بیشتر تشویق شوند. ”