نگاهی اجمالی به کتاب“ آگاتا کریستی نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی با نام مستعار مری وستماکوت داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز مینوشت. اما شهرت اصلی اش به خاطر 66 رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریسیتی، به خصوص آن دسته که درباره ماجراهای کاراگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند. نه تنها لقب ملکه جنایت را برای او به ارمغان آوردند بلکه او را به عنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح کردند. - بخشی از کتاب: سرگرد مکث کرد و سپس عکس کوچکی را از لابلای محتویات کیفش بیرون کشید. به دقت به آن نگریست و گفت:«میل دارید عکس یک قاتل را ببینید؟» سرگرد داشت عکس را به دست خانم مارپل میداد که یکباره حرکت دستش متوقف شد. انگار خشکش زده بود. بیش از پیش به قورباغهای چاق و چله شباهت پیدا کرده بود. به ظاهر سرگرد پال گریو از بالای شانه راست خانم مارپل شیئی یا شخصی را دیده و ماتش برده بود؛ دقیقا به همان جهتی نگاه میکرد که صدای نزدیک شدن قدمها از آن سو به گوش میرسید. «این غیرممکن است. منظورم...» سرگرد با عجله همه چیز را در کیفش چپاند و آن را در جیبش گذاشت. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسانها ظاهراً قابلیت نامحدودی برای آزردن و آسیب رساندن به یکدیگر دارند، کاری که زمانی به عمد صورت میگیرد و گاهی معلول شرایط یا سوء تفاهمهاست. علتِ آن هر چه که باشد، برای اکثریت افراد گذشت و بخشیدنِ لطمهای که وارد شده و رنجشی که پیش آمده، کار آسانی نیست و امکان دارد که فرد تا چندین سال کینهای را فراموش نکند. من در طول زندگی حرفهایام اشخاص زیادی را دیدهام که سالها رنجشهایی را در دل نگه داشتهاند. شاید گذشت کار دشواری باشد، اما از سوی دیگر ما غالباً فشار روانی و درد و رنجی را که خودداری از بخشش و کینهورزی برای خود و اطرافیانمان ایجاد میکند، دستکم میگیریم. اغلب در مکالمات میشنویم که: «هرگز او را به خاطر این کارش نخواهم بخشید.» یا: «تا عمر دارم کاری را که با من کرد، نه میبخشم و نه فراموش میکنم.» زندگی پر از اختلافاتی است که دائماً میان افراد بروز میکند و حاصل آنها اغلب قهر مادامالعمر طرفین با یکدیگر است. من در مقام یک روانشناس میپرسم که اگر امتناع فرد از عفو و گذشت، منجر به اندوهگین شدن، از دست دادن سلامتی و احساس تنهایی و دلتنگی او شود، چه بهایی برای آن پرداخته است؟ ”