نگاهی اجمالی به کتاب“ آنگاه که عشق و درد به هم میآمیزند؛ آنگاه که لحظهای عشق در رگانت میجوشد و گاه درد جانت را در مینوردد ....
ابراهیم که در هیاهوی استانبول، این شهر زنده و پر اتفاق، زندگی معمولی و یکنواختی دارد، با شنیدن خبر مرگ حسین، دوست دوران کودکیاش، به زادگاهش برمیگردد.در آن شهر قدیمی، به دنبال سرنوشت حسین که با عشق و زخم آغاز شده و به مرگ در امریکا انجامیده، روانه میشود و به نام ملکناز میرسد؛ دختر ایزدی و سرآغاز پیوند و جدایی ... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلز دیکنز در این کتاب از منظر شخصی که گرفتار بیخوابی است به عصر و زمانهی خود نگریسته، وقتی تصمیم میگیرد تا با پیادهروی در ساعات محدودی در لندن بر این بیخوابی غلبه نماید و در طول این سفرهای کوتاه با بیخانمانی، مستیها و شرارت در خیابانها روبرو میگردد. دیکنز همچنین از روزگار کودکی خود در این شهر مینویسد و رونق روزافزون مغازههای شرطبندی . از مکانهای مخصوص فروش تنباکو تا شرکتهای کفن و دفن. ”