نگاهی اجمالی به کتاب“ کتابی که آن را در یک شب به پایان خواهید رساند؛ زیرا نمیتوانید در برابر داستان آن مقاومت کنید. کارن ام. مک منس در کتاب یکی از ما نفر بعد است شما را به یک بازی مرگبار دعوت میکند. بازی جرات و حقیقت که انتهای آن مشخص نیست. قربانی بعدی چه کسی است؟ این اثر که در ادامهی رمان پرطرفدار یکی از ما دروغ میگوید به نگارش درآمده، عنوان پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را به خود اختصاص داده است.
درباره کتاب یکی از ما نفر بعد است:
مساله این است که هیچکس حقیقت را نمیداند. نه کسی میداند پیامهای ارسال شده از سمت چه کسی هستند و نه مشخص است آن نرمافزار شایعهپراکنی چگونه جان آن دانشآموز را گرفت. همه فقط یک چیز را میدانند: هیچکس از این ماجرای خطرناک در امان نیست.
تصور کنید فردی ناشناس شما را از طریق بازی جرات یا حقیقت به چالش میکشد. جرات را انتخاب میکنید یا حقیقت؟ یک بازی خطرناک در دبیرستان بیویو به راه افتاده است. فردی ناشناس از طریق پیام متنی دانشآموزان را به بازی جرأت یا حقیقت دعوت میکند. اما حقیقت ماجرا این است که دانشآموزان انتخاب چندانی ندارند. یا باید جرات را انتخاب کنند یا با انتخاب حقیقت یکی از رازهایشان برملا میشود. این ماجرا در ابتدا هیجانانگیز به نظر میرسد تا اینکه منجر به مرگ یکی از دانشآموزان میشود. وحشت سراسر دبیرستان را فرا میگیرد. به راستی پای مرگ در میان است یا ماجرا چیز دیگریست؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در این کتاب بیست پرسش را انتخاب کرده که اغلب به ذهن مردان، زنان و کودکان متفکر خطور میکند. این پرسشها به نظر میرسد به طور طبیعی و از طریق تفکر ایجاد میشوند. فلسفه بر خلاف دیگر رشتههای تحصیلی به جای پاسخ دادن، پرسشبرانگیزند. پرسشهایی که در وهله اول شاید ساده به نظر برسند ولی پس از تفکر درباره آن به سوالات کوچکتری تجزیه میشوند. مثلاً ما میپرسیم چرا باید طبق اخلاقیات زندگی کنیم یا معنی زندگی چیست؟ گویی که پاسخ را همین نزدیکیها میتوان یافت ولی جالب است بدانیم این پرسشها در برگیرنده پرسشهای ریز و درشت دیگری هم هستند. چرا باید در این مورد یا در آن مناسبت خاص یا در مواجهه با این یا آن وسوسه، اخلاقی رفتار کنیم؟ درباره مردم و منافعشان واقعاً چه باید کرد؟ پاسخ یکی نیست و در شرایط مختلف متفاوت است و درک این موضوع نوعی پیشرفت است. در پرسشهای دیگر چه بسا تلههای مختلفی پنهان باشد. این پرسش مثال خوبی است: چرا به جای این که چیزی نباشد، چیزی هست؟ این یکی از پرسشهای زیربنایی فلسفه و عمیقترین پرسشی به نظر میرسد که میتوان پرسید ولی شاید عمق آن و جذبهای که ایجاد میکند دست پرورده حقهای منطقی باشد که لاینحل بودنش را تضمین میکند. لذا نویسنده تلاش کرده خواننده را با پرسشها یا چیزهایی که گفته شده و با نقاط ضعف و پیچیدگیهای آنها آشنا کند. ”