نگاهی اجمالی به کتاب“ من کیستم؟ چرا اینگونه فکر می کنم؟ عقاید من تا چه حد نتیج? فرهنگ و محیط رشد من است؟ اگر در جای دیگری متولد می شدم آیا باز هم به آنچه امروز اصرار دارم، اصرار می ورزیدم؟ یا به چیزهای متفاوتی معتقد بودم؟ من در چه فرهنگی بزرگ شده ام و این فرهنگ، طرز فکر مرا چگونه شکل داده است؟ آیا نمی شد طور دیگری فکر کرد یا خوب و بدهای دیگری داشت؟ احساسات و تمایلات من چیست و چگونه این تمایلات، نگاه من را به دنیا شکل داده است؟ آیا در افکار و باورهای من تعارض و تناقض وجود ندارد؟ آیا طرز فکر من برایم بیشتر عامل شادی و راحتی است یا مای? رنج و گرفتاری؟ چگونه می توانم خودم را از رنج افکار و احساسات مزاحم رها کنم؟ آیا مسیر زندگیم را خودم انتخاب کرده ام یا با تلقینات محیط به این راه کشانده شده ام..؟ اینها سوالاتی است که در خودشناسی به آن می پردازیم. پاسخ دادن به این پرسش ها می تواند نگاه ما را به دنیا شفاف کند و به زندگی مان معنا و جهت روشنی بدهد. در خودشناسی، از رنج تردید و تناقض رها می شویم و در زندگی، مطمئن و آسوده گام بر می داریم. خودشناسی، جمع آوری دانش و اطلاعات نیست، خودشناسی رسیدن به بینش و خردمندی است. «از رنج تا رهایی» به زبانی ساده و صمیمی، خواننده را با خود همراه می کند تا نکات جذاب و قابل تأملی را درباره خود، فریب های ذهن، معنای زندگی و ریشه های رنج و ناکامی پیش روی او بگذارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب درنگ مرگ، اثر ژوزه ساراماگو، داستان از جایی شروع میشود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمیرود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمیشود.
این مساله با واکنشها و محاسبات تازهای همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخی سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بیمرگی دستیافته است، اما در این بیمرگی کاملاً منفعل است؛ فضای جالبی در داستان میآفریند. پس از مدتی مرگ تصمیم میگیرد به میان انسانها برگردد، از اینجا به بعد مرگ شخصیتی از شخصیتهای داستان میشود که با فرستادن نامههای بنفش رنگ، موعد مرگ انسانها را به اطلاع آنها میرساند. دوباره انسان منفعل به دست و پا میافتد و اینبار شکل تازهای از تحیر انسان در وضعیت تازهای که در ایجاد آن دخالتی ندارد، به چشم میآید. ساراماگو که با درازگوییهای گاه ملالآور همه چیز را موقعیت نهایی فراهم میکند، ناگهان مرگ را در وضعیت تازهای قرار میدهد؛ این بار مرگ منفعل میشود، چرا که نامههای بنفش رنگ یکی از کسانی که موعد مرگش فرارسیده است، برگشت میخورد.
ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) نخستین نویسندهی پرتغالیست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترینهای جهان قرار دارد. رمانهای کوری و بینایی از جمله کتابهای برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن میگویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان میدهند. ”