حمیده رستمی

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - جویندگان نور در نیمه تاریک وجود - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

هنر نه گفتننویسنده: دیمون زاهاریادسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ تصور کنید می‌توانستید درخواست‌ها و دعوت‌ها را با اطمینان و وقار رد کنید. تصور کنید با همه احترام دست رد به سینه کسی بزنید که از شما کمک خواسته است. بسیاری از ما در مقاطع مختلف، حتی در شلوغ‌ترین و گرفتارترین اوقاتمان، عادت به «نه گفتن» نداریم و به افراد مختلف، چه رئیس یا همکار و چه دوستان و بستگان، فوری «بله» یا «چشم» می‌گوییم و با همین کلمه کوتاه، بار روانی و فشار کاری مضاعف بر خود وارد می‌کنیم. چگونه می‌توانیم در موقعیت‌های گوناگون، در مقابل نزدیک‌ترین دوستان و آشنایان، یا مدیران و بالادست‌ها، از «بله گفتن»های دردسرساز اجتناب کنیم و ابتدا کارها و امور خودمان را اولویت قرار بدهیم؟ این کتاب روش‌ها و ترفندهای «نه گفتن» را در موقعیت‌های کوچک و بزرگ به ما می‌آموزد تا زندگی را آرام‌تر و کم‌استرس‌تر و با بهره‌وری بیشتر بگذرانیم. زاهاریادس در کتاب «هنر نه گفتن» راهنمای گام به گام و راهبردی برای تعیین مرزها و ابزارهای لازم برای حفظ آنها همراه با اطمینان خاطر را در اختیار شما قرار می‌دهد. شما فرا خواهید گرفت که در هر موقعیتی چگونه از ابزار «نه گفتن» استفاده کنید و البته مهمتر از همه اینکه دوستان، آشنایان و نزدیکان شما به مرزهای‌تان احترام بگذارند و اقتدار شخصی‌تان را به رسمیت بشناسند. ”

بیابان تاتارهانویسنده: دینو بوتزاتیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «جووانی دروگو» سربازی‌ست که با پشت سر گذاشتن روزهای تلخ دانشکده‌ی افسری، اکنون آماده است تا قدرت جنگاوری خود را ثابت کرده و هر طور شده، خود را به قلعه‌ی «باستیانی» برساند. دژی که مدت‌هاست برای جووانی روز و شب نگذاشته و فکر و خیال این سرباز جوان را درگیر خود کرده است. در کتاب صوتی بیابان تاتارها ماجرای عزیمت این جوانک و تقابل رویاهای او با واقعیت‌ها را می‌شنویم. اثری که با قلم هنرمندانه‌ی دینو بوتزاتی نگاشته شده و ناکامی در رسیدن به آرزوها، درون‌مایه‌ی اصلی آن را می‌سازد. بخش گسترده‌ای از رمان به رویاپردازی‌های جووانی اختصاص دارد. او که از دوران تحصیل، تنها تحکم گروهبان، شب‌بیداری برای درس خواندن و سکون و سکوت آسایشگاهی سرد را به خاطر دارد، اکنون خود را در رویارویی با دوران جدیدی می‌بیند: آغاز نخستین مأموریت! او در یک صبح پاییزی بیدار می‌شود، لباس افسری‌اش را به تن کرده و شهر خود را ترک می‌کند تا به دژ باستیانی برسد. جووانی که گمان می‌کند زندگی راستینش آغاز شده، از این بابت در پوست خود نمی‌گنجد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools