نگاهی اجمالی به کتاب“ کمبود معنای فراگیر و گستردهای دارد و میتوان آن را به چیزهای بسیاری نسبت داد. اما در نگاه کلی، کمبود یعنی کم داشتن، یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواستهها بر داشتهها. همه ما درگیر کمبودهای گوناگونی هستیم؛ این کمبودها دست ما را میبندند و نمیگذارند به آنچه میخواهیم دست یابیم.
برای شناخت کمبود و عمق و گستردگی آن این کتاب راهگشاست و نشان میدهد اثر کمبود بسیار فراتر از آنی است که تاکنون میپنداشتهایم. و همچنین برای مبارزه با کمبودهای فردی و اجتماعی راهکارهای چندی به ما نشان میدهد.
این کتاب افزون بر آنچه ارائه کرده، خاطرههای بسیاری از زندگی فردی و اجتماعی به یاد ما میآورد، ایدههای بسیاری به ما میدهد، و میتواند جرقه اندیشههای بسیاری را بزند؛ نگاه متفاوت آن میتواند ما را به درک عمیقتری از کمبودهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی برساند.
به دلیل تازگی مباحث، نویسندگان سخن خود را به زبانی ساده بیان کردهاند تا هم متخصصان و سیاستگذاران بتوانند از آن استفاده کنند و هم دیگر مردمان کنجکاو. امید است که هر دو گروه توجه لازم را به مسئله کمبود بکنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ یک سال پیش کرولاین جانسون تصمیم گرفت زندگی خود را به روشی دلخراش پایان دهد، خودکشیای تکاندهنده که در نظر گرفته شده بود موبهمو طبق خودکشی شوهرش در چند ماه پیش اجرا شود؛ و دخترشان، آنا، از آن زمان به بعد برای کنار آمدن با فقدانش، با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کرده است. حالا که آنا کودکی از آن خود دارد، بیش از هر زمان برای مادرش دلتنگ است و مرگ والدینش را زیر سؤال میبرد؛ اما با جستوجو در گذشته آنها، آیندهی خود را در خطر قرار میدهد. گاهی، اوضاع با دروغ ماندن مسئلهای، بیخطرتر است... ”