نگاهی اجمالی به کتاب“ از همان زمانی که اجدادمان با مفهوم «مدنیت» آشنا شدند و ضرورت وجود پدیدهای به اسم «حکومت» را درک کردند، «دیکتاتوری» به زندگی اجتماعی انسانها قدم گذاشت. اصولاً هیچ دورهای از تاریخ را سراغ نداریم که در گوشهای از دنیا استبداد و عوامل آن جولان ندهند. بااینحال، کمتر کتاب تاریخی یا سیاسیای نوشته شده که هدفش بررسی روش مشترک دیکتاتورها باشد. رندال وود و کارمینه دولوکا از معدود پژوهشگران و نویسندگانی هستند که جریانهای تاریخی و اجتماعی را به این دید نگاه کردهاند که دستورالعمل دیکتاتورها را کشف کنند و با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند. نه، اشتباه نکنید! قرار نیست با شنیدن این کتاب دیکتاتور شوید یا مدرسهی دیکتاتورپروری راه بیندازید. هدف نویسندگان آن است که پدیدهی استبداد و دیکتاتوری را به بحث بنشینند و با اشاره به دهها نمونهی واقعی، مشخصات دیکتاتورها را برایتان روشن کنند.
کتاب صوتی خودآموز دیکتاتورها زبان طنز و کنایه را برای بازگویی تلخترین رویدادهای تاریخ برگزیده است. البته با دانستن این نکته ممکن است تصور کنید شاید اطلاعات نویسندگان چندان جدی نباشد و بهتر است شما هم این کتاب را جدی نگیرید اما برعکس، اطلاعاتی که در این اثر ارائه شده همگی با تفحص در مستندات تاریخی و اسناد معتبر به دست آمدهاند. پانویسهای مفصل کتاب نیز به شما کمک میکنند حتی اگر خیلی هم در جریان وقایع تاریخی نیستید، بازهم اشارههای تاریخی اثر حاضر را به خوبی درک کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب کاش کنارم بودی رمان پرفروش و معروف رنه کارلینو، داستان واقعی و تکان دهندهای است که نشان میدهد چگونه یک اتفاق ساده، بزرگترین عاشقانه را به وجود میآورد.
کاش کنارم بودی که جزو 10 رمان برتر گودریدز 2017 و بهترین رمان عاشقانهی آگوست 2016 محسوب میشود، روزگار زنی در دهه 30 زندگی «شارلوت» را روایت میکند که زندگیاش را با سرگردانی و بیهدفی گذرانده است. او حالا و در چنین موقعیتی در جستجوی جرقه و یا شاید الهامی است که به انگیزه و هدفی تازه دست یابد.
شارلوت روابط بد زیادی را تجربه نموده، شغلهای بدی داشته و حالا هم که در کافهای در لسآنجلس کار میکند، آن را دوست ندارد؛ از انعام مشتریها رضایت ندارد و از لباس کاری زشتش هم خیلی خوشش نمیآید. ملاقات غافلگیر کنندهی او با نقاشی مرموز، جوان و خوشتیپ به اسم «آدام»، اوضاعش را دگرگون میکند.
او ناگهان به شادی وصف ناپذیری دست مییابد و چنان غرق در این دیدار ناگهانی میشود که میفهمد تا مدتها نمیتواند از فکر آدام بیخیال شود. صبح روز بعد وقتی شارلوت با تعجب به آدام فکر میکند، با خود میگوید بخت بدی که همواره در مقابل مردان دیگر داشته، فقط به خاطر قضاوتهای منفی خودش بوده است. ”