نگاهی اجمالی به کتاب“ دیپلماتهای بریتانیایی به شوخی به هم میگویند ایران تنها کشور جهان است که هنوز بریتانیا را اَبَرقدرت میداند. برای بسیاری از ایرانیها اما این اصلا شوخی نیست. اگر اندکی تعمق کنیم خواهیم دید که ایرانیان با هر گرایشی به یاد شما خواهند آورد، این بریتانیا بود که به همراهی آمریکا موجب سقوط دولت دکتر محمد مصدق شد که به صورت دموکراتیک برسر کار آمده بود. کودتا علیه مصدق در سال 1332 رخ داد، اما زخم آن هنوز برای ما ایرانیها تازه است و انگار همین دیروز اتفاق افتاده است.
در حالی که ما در انگلستان همچنان خود را با آنچه که در حدود 80 سال پیش از جنگ جهانی دوم رخ داد، تعریف میکنیم، ایرانیانِ مدرن خود را با تجربه خونین جنگ 8 ساله با عراق تعریف میکنند که به تنهایی در مقابلش ایستادند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان در اوایل قرن بیستم در یکی از شهرهای کوچک آمریکا میگذرد.مری هجده ساله است که با پدرش زندگی میکند . پدر پزشک معتبری است. مری اخیرا خبردار شده است که پدرش نارسایی قلبی وخیمی دارد.مادرش هم سال هاست که آنها را ترک کردهاست.عصر یک روز یکشنبه مری از خانه بیرون میزند.از خیابان های شهربی اعتنا به پسران جوانی که درخواست دوستی با او را دارند میگذرد و در مزارع حومه ی شهر به تماشای غروب خورشید مینشیند.شب هنگام وقتی به خانه بازمیگردد با خبر مرگ پدر خود روبرو میشود و درمی یابد که باید از این پس خود را برای زندگی تازهای آماده کند که چندان راحت نیست. ”