نگاهی اجمالی به کتاب“ بهعنوان بزرگسالانی که سالهاست نوجوانی را پشت سر گذاشتهایم یا حتی پدر و مادرانی که در حال حاضر، فرزند نوجوانی در خانه داریم، حتماً با مشکلات فیزیکی و روحی این دوران کاملاً آشناییم و چه بسا عبور از آن برای خودمان هم بسیار دشوار بوده است. دختران و پسران خردسال، با ورود به سالهای نوجوانی بهتدریج با نقشهای اجتماعی، تغییرات فیزیکی، مشکلات و مسائل روحی مواجه میشوند که رویارویی با آنها اگر با آگاهی همراه نباشد، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به زندگی آیندهی ایشان بزند. اینجاست که باید از خودمان بپرسیم، بهعنوان پدر و مادر چنین کودکان و نوجوانانی، چه وظایفی در قبال آنها داریم و چطور میتوانیم گذار از این مرحله را برایشان آسانتر کنیم؟ جولی ا. راس در کتاب صوتی چگونه جوجه تیغی را در آغوش بگیریم، پاسخی کارآمد و کاربردی برای این پرسش در اختیارتان قرار میدهد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اغلب ما تصور میکنیم که آنچه رفتار و زندگی ما را اداره میکند تصمیمگیریهای ماست. فکر میکنیم که ما برای روز و هفته و عمرمان آزادانه تصمیم میگیریم و این تصمیمات را اجرا میکنیم. چنین تصوری به این دلیل است که از وجود قدرتهای مافوقی بهنام “پیشفرضها” غافلیم.
پیشفرض، تصوری است که در پسزمینه ذهن ما جای گرفته و همواره ما را به نوع خاصی از رفتار وامیدارد. پیشفرضها اربابهایی هستند که در درون ما زندگی میکنند و فرمانشان همواره حلقهای بر گوش ماست. با این حال حضور آنها برای ما چنان بدیهی است که کمتر به آن توجه میکنیم.
مثلا پیشفرض بعضی از ما این است که “دنیا جای کار کردن است” لذا باید از صبح تا شب بیوقفه کار کرد و کمتر استراحتی داشت”. پیشفرض بعضی دیگر این است که: “من مسؤول رفع مشکلات همه افراد خانوادهام هستم. هر مسالهای که روی بدهد منم که باید حلش کنم”. پیشفرض بعضی این است که: “من باید ایدهآل و بینقص باشم و سرزدن هر خطایی از من، گناهی نابخشودنی است”. برخی دیگر هم فرض میکنند که این دیگرانند که باید درباره بدی و خوبی رفتار آنان رأی بدهند، یا ارزش آنها را تعیین کنند…
بیگانه درون”، نوری به تاریکخانه این اربابهای خاموش میاندازد و چهره واقعی آنها را به ما نشان میدهد. ”