شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت

کتاب صوتی

کتاب صوتی شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت

کتاب صوتی شباهت جعبه‌ی ویولون با تابوت

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

داستان عبور از نوجوانی و رسیدن به بلوغ

نام اصلی: The Resemblance Between a Violin Case and a Coffin

ناشر: نشر چشمه

سال چاپ: 1380

شابک:

978-622-6386-47-0

خلاصه:

"تنسی ویلیامز" در این داستان دوره بلوغ و تاثیر آن در ادامه زندگی را دستمایه قرار داده است.داستان از نگاه مردی روایت می‌شود که تیزبینانه و دقیق به مرور رابطه با خواهر بزرگترش در دوران نوجوانی می‌پردازد.او عبور از دوران نوجوانی و بلوغ را توام با از دست رفتن خوشی‌های شوق برانگیز و ایجاد فاصله ای بین خود و خواهرش می‌بیند که روز به روز عمیق‌تر می‌شود.بخصوص آنگاه که به توصیه مادر و مادربزرگشان قرار می‌شود خواهرش خود را برای قدم گذاشتن به دنیای بزرگ‌ترها و ازدواج آماده کند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار صنم کجوئی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مردادماه 1396

مدت زمان اثر: 51 دقیقه

در اجرای این اثر گوینده سعی کرده از طریق همزاد پنداری با راوی داستان ،که از دوران نوچوانی و بلوغ خود سخن می‌گوید ، شنونده را هر چه بیشتر با لحظات و وقایع داستان همراه سازد.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی مسخ مسخ

فرانتس کافکا

کتاب صوتی بیابان تاتارها بیابان تاتارها

دینو بوتزاتی

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی گریز پا گریز پا

آلیس مونرو

کتاب صوتی شب های روشن شب های روشن

فئودور داستایفسکی

کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی سوپرمارکت شبانه روزی

سایاکا موراتا

تازه‌های ماه‌آوا

ذهن فضولنویسنده: علی شمیساRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ درصدی از انسان‌ها هویت وجودی خود را از فضولی، سرک کشیدن و دخالت‌های خود به دست می‌آورند. گویی اگر دخالت در زندگی مردم نکنند روزشان شب نمی‌شود، درواقع شعار زندگی‌شان این می‌شود «من فضولی می‌کنم، پس هستم!» و وقتی این جمله جزء نمایشنامه روانی زندگی یک فرد، چه زن و چه مرد، بشود، حال و روزش معلوم و درواقع جزء قواعد و دستورات ناخودآگاه ذهنش می‌شود، طوری که فرد از این طریق به زندگی خود معنا و مفهوم می‌دهد، به مهمانی می‌رود و پرسش‌هایش شروع می‌شود، آن‌قدر که گاه دیگران او را نشان می‌کنند و می‌دانند که نمی‌توانند از دست سؤال‌های او فرار کنند و باید خود را کنترل کنند یا به او اطلاعات ندهند؛ اما او که سال‌هاست فضولی و سرک کشیدن را تمرین کرده است، اکنون به‌طورکامل با مهارت و ظرافت سؤال می‌پرسد، طوری که مجبور می‌شوید اطلاعات بدهید، شاید هم یک‌دستی بزند تا اطلاعات بگیرد و موفق هم بشود. او دیگر یک فضول ناشی و بی‌دست‌وپا نیست، او می‌داند چه چیز را چگونه و چطور بپرسد، در چه زمان بپرسد که بتواند جواب بگیرد و در چه مکان طرح مسئله و مشکل کند تا جزئی‌ترین اطلاعات را به دست آورد. افرادی را دیده‌ام که به بیرون کشیدن اطلاعات از دیگران مباهات می‌کنند و خود را کسی می‌دانند که می‌تواند شیطان را هم درس بدهد. او سال‌هاست از دخالت‌ها، سرک کشیدن‌ها و فضولی‌های خود سود برده است و توانسته از دیگران اطلاعات بگیرد و اوقات خود را این‌گونه پر کند و به‌نوعی در خودش هیجان ایجاد کند. چنین فردی دیگر یک فضول اتفاقی نیست که تصادفی در زندگی دیگران سرک کشیده است، کودک فضول و والد مداخله‌گر او در هر ارتباطی سریع و رسمی فعالیت تجسس خود را شروع می‌کند و تجسس برای او مرحله‌بندی دارد؛ مرحله یک، دو، سه و با یک سلام و احوالپرسی شروع می‌شود، کم‌کم و بسیار رندانه، طوری که گاه طرف متوجه منظور پرسش‌های او نمی‌شود و خیلی صبورانه و با حوصله جلو می‌رود و آن‌قدر ماسک مهربان و به من چه مربوط است بر چهره زده است که باید بسیار تیز بود تا بتوان دست او را خواند. او استاد این گونه بازی‌هاست. او در مسابقات فضول‌ها رتبه و مدال گرفته است و در قالب عروس، داماد یا دوست و همکار و همسایه به پست شما خورده است. او می‌آید که از شما بیشتر بداند، بفهمد و در صندوقش از شما اطلاعات رازگونه بیشتر داشته باشد و روزی می‌رسد که چشم در چشم شما می‌شود و می‌گوید که پرونده زندگی شما پیش من است، لطفاً خفه شو. او همان فردی است که با این جمله کوتاه صبح خود را شب می‌کند و باور دارد که فضولی می‌کند، پس هست و برای خود عددی است. شما چطور، چند درصد در ناخودآگاه خود به صادق بودن این شعار در مورد خودتان باور دارید؟ هیچ، اصلاً، ابداً؟ لطفاً کمی از خوب نشان دادن خود دست بردارید و خیلی صادقانه و بی‌رحمانه باورهای ذهنتان را نقد و تجزیه‌وتحلیل کنید. مثال: ابی مجسمه فضولی است. این آدم اصلاً در هیچ موضوعی برای خود حدومرزی نمی‌بیند. در هر سوژه‌ای سرک می‌کشد و به حرف کسی هم گوشش بدهکار نیست. او می‌خواهد بداند و بداند و همه را به جان هم بیندازد، کافی است پرش به شما گیر کند. مطمئن باشید از زندگی‌تان سر درمی‌آورد. آمار همه اطرافیان خود را دارد و گویی با آن‌ها زندگی کرده است. گاهی آن‌قدر ریز جزئیات دیگران را می‌گوید که آدم به او شک می‌کند. او از این همه فضولی و دخالت، هویت پیدا و احساس می‌کند از این طریق مورد توجه همه قرار می‌گیرد. ”

جستارهایی درباره زننویسنده: سوزان سانتاگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مقالات سونتاگ اغلب در دهه‌ی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شده‌اند، اما امروزه‌روز به‌شکل قابل‌توجهی با چالش‌های معاصر ما پیوند دارند. گاه به‌شدت با مشغولیت‌های کنونی ما در حوزه‌ی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه به‌شدت در تضاد و تعارض با آن‌ها قرار دارند. امّا نکته‌ی قابل‌توجه اینجاست که ورای هم‌راستا بودن یا متعارض بودن ایده‌های سانتاگ با دغدغه‌های کنونی ما، نوشته‌هایی که در کتاب صوتی جستارهایی درباره‌ی زن گردآوری شده‌اند، می‌توانند منبعی قابل رجوع برای پژوهش‌ها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایده‌ی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند. چنان که تایمز می‌گوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازه‌ی کافی غذای فکری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق می‌کند. این کتاب صوتی برای علاقه‌مندان حوزه‌ی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایت‌بخش به شمار می‌رود. «استاندارد دوگانه‌ی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب می‌شنوید. چالش‌ها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آن‌ها مواجه می‌شوند، رابطه‌ی میان آزادی زنان و مبارزه‌ی طبقاتی و مسئله‌ی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای درباره‌ی زن آن‌ها را حلّاجی می‌کند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools