نگاهی اجمالی به کتاب“ اسمیلا جسپرسن، بیشتر از آن که به عشق بیاندیشد، به برف و یخ فکر می کند. او در دنیایی از اعداد، علوم و خاطرات زندگی می کند؛ غریبه ای عجیب و مرموز در سرزمینی ناآشنا. و حالا اسمیلا مطمئن است که از جنایتی هولناک پرده برداشته است. این اتفاق در روزی برفی در کپنهاگن روی داد. پسری شش ساله از بالای ساختمانی سقوط کرده و جانش را از دست می دهد. پلیس خیلی زود و زمانی که هنوز بدن پسرک گرم است، عامل مرگ را حادثه ای غیرعمد اعلام می کند. اما اسمیلا می داند که سقوط همسایه ی کم سن و سالش، تصادفی ساده نبوده است. او خیلی زود رد سرنخ هایی به آشکاری جای پایی در برف را می گیرد و اطلاعاتی از حادثه به دست می آورد. اسمیلا به خاطر پسرک و البته خودش، سفری نفس گیر به دنیایی از دروغ ، اطلاعات فاش شده و خشونت را آغاز می کند که درنهایت به برف و یخ ختم می شود؛ اسراری عجیب و باورنکردنی که زیر لایه ای از یخ پنهان شده اند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ سایهی باد اثر نویسنده اسپانیایی، کارلوس روئیث ثافون داستانی پرهیجان درباره یک شهر با یک گورستان کتاب است. نسخه اصلی این کتاب در سال 2005 منتشر شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این اثر تا به حال به 20 زبان ترجمه شده و یک کتاب پرفروش در سطح جهانی است.
داستان در شهر بارسلون اتفاق میافتد. پسربچهای 10 ساله با پدرش در یک روز سرد به گورستانی از کتابهای فراموش شده در شهر قدیم بارسلون میرود. کتابخانهای با دالانهای تودرتو و عنوانهای مرموز و از یاد رفته. پسر اجازه دارد که یک کتاب را انتخاب کند و بردارد. او از میان قفسههای خاکآلود و وحشتانگیز، کتاب سایهی باد نوشته خولیان کاراکس را برمی دارد. پسر بزرگ میشود و افرادی به دلایلی نامعلوم و وحشتانگیز به کتاب او علاقه شدیدی نشان میدهند و از این جاست که ماجراهای پرتعلیق سایهی باد آغاز میشود.
کارلوس روئیث ثافون در سایهی باد از داستانهای صد سال تنهایی، جن زدگی، داستانهای کوتاه بورخس، آنک نام گل، سه گانه نیویورک و گوژپشت نتردام الهام گرفته و به نوعی ترکیبی از داستانهای نامبرده ساخته است. ”