نگاهی اجمالی به کتاب“ صحبت کردن از نیازها و خواستهها، با همسر، رئیس یا فرزندان، بسیاری اوقات ساده نیست. اغلب ما سخت میتوانیم در مورد تقاضایی مثل افزایش حقوق یا مرتب کردن اتاق یا برنامهریزی در مورد سفری خانوادگی به توافق مناسبی برسیم یا شخص را قانع کنیم.
اگر هم در نهایت خواست? خود را طرح کردیم و با مخالفت رو به رو شدیم به دو صورت واکنش نشان میدهیم: به حالتی تهاجمی میکوشیم فرد را قانع کنیم، یا با فریب دادن، او را در مسیر خواست خود میکشانیم.
برای دوری از این واکنشهای نامناسب باید بکوشیم راه سومی ایجاد کنیم، راهی که نخستین گام آن تغییر ذهنیت خودمان و دیگری است.
کتاب راز و رمز مذاکره با ارائ? نمونهها و تمرینات مختلف راهکاری واقعی پیش پا مینهد و یاریمان میکند تا بتوانیم به شیوهای درست خواستههای خود را مطرح کنیم و در راه دستیابی به آن به شکلی آگاهانه با موفقیت پیش رویم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان بینایی از یک روز باران در یک حوزه اخذ رای در پایتختی بی نام آغاز می شود. از شدت باران کسی بیرون نیامده و در حوزه پرنده پر نمی زند. بعدازظهر است و هنوز هیچ کس برای دادن رای به حوزه نیامده است. مسئولین حوزه با نگرانی به افراد خانواده و بستگان شان تلفن می زنند و از آنها می خواهند تنور انتخابات را گرم کنند، گویا کسی قصد رای دادن ندارد اما ساعت چهار به ناگاه حوزه اخذ رای شلوغ می شود. مردم مصمم و شتابان، می آیند و رای خود را به صندوق می ریزند. فردای آن روز شمارش آرا آغاز می گردد. نتیجه باورنکردنی نیست. بیشتر مردم رای سفید به داخل صندوق ریخته اند و احزاب تنها مقدار کمی از آرا را از آن خود کرده اند. هفتاد درصد آرا سفید است مردم با رای سفید شورش کرده اند. آیا این رای سفید با کوری ارتباطی دارد؟ ”