نگاهی اجمالی به کتاب“ النا، استفن و دیمون سه شخصیت اصلی رمان خشم، سومین رمان مجموعهی خاطرات خونآشام هستند. حضور یک شخصیت جدید در این قسمت سبب بروز اتفاقات هیجانانگیزی میشود. او کسی نیست جز کاترین، معشوق سابق استفن. در این قسمت النا به چیزی که همواره از آن میترسید دچار میشود و ماجراهایی که میان او و کاترین رخ میدهد، پایانی تلخ و خونبار برای این قسمت رقم میزند. دشمنی دو برادر به اوج خود رسیده است اما استفن متوجه میشود دیمون تنها دشمن او نیست...
طرفداران سریال محبوب خاطرات خونآشام، این کتاب را مملو از همان نوع تعلیقهای دلخراش و عاشقانههای خشنی که در سریال وجود دارد خواهند یافت. ممکن است در نگاه اول این اثر شبیه یک رمان عاشقانهی معمولی نوجوانان به نظر برسد. اما فلاشبکهای استفن به قرن چهاردهم میلادی و همچنین شخصیتپردازیهای قدرتمند داستان، کتاب را از یک اثر کلیشهای خارج میکند.
«خشم» قسمت سوم مجموعه رمان خاطرات خونآشام است که برای نخستین بار در سال 1991 منتشر شد. «بیداری»، «کشمکش»، «تجدید دیدار در تاریکی» دیگر قسمتهای این مجموعه هستند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ افسردگی زایمان پدیدهای است که بسیاری از زنان پس از به دنیا آوردن فرزندشان آن را در سطوح مختلف تجربه میکنند. الیف شافاک نویسندهی کتاب شیر سیاه هم از این قاعده مستثنا نبود. او پس از تولد نخستین فرزندش در سال 2006 به افسردگی شدیدی دچار شد که البته برای او آوردهای ارزشمند داشت و بذر ایدهی خلق این کتاب را در ذهن او کاشت. الیف با این اتفاق تعادل میان زندگی شخصی و کار هنریاش را از دست داد. اتفاقی که برای یک نویسنده میتواند بهمثابهی یک فاجعهی هولناک باشد. شافاک حالا کودکی به دنیا آورده بود که با دستان کوچکش و مشتشدهاش تمام کلمات مادرش را از او گرفته بود. گویی او به جرگهی «زنان سادهی کامل» ی که فروغ فرخزاد در شعر وهم سبز از آنها سخن میگوید پیوسته بود. زنانی که بهقول فروغ در شکاف گریبانشان همیشه هوا، به بوی شیر تازه میآمیزد. اما این تمام چیزی نبود که الیف شافاک از زندگی میخواست. او حالا شبیه آخرین سطرهای شعر وهم سبز، صدای پایش از انکار راه برمیخاست، و یأسش از صبوری روحش وسیعتر شده بود. ”