نگاهی اجمالی به کتاب“ این شماره کتاب شنبه روایت و داستان زندگی شش نویسنده است که برای داشتن شغل تماموقتِ نویسندگی، بیپولی و سرگشتگی فراوانی را تحمل کردند. درباره ماجراجوییهای عجیبی که از سر گذراندند حرف میزنیم و بخشهایی از نوشتههایشان را مرور میکنیم. به سیاق هر شماره همراه هم یادداشت و داستان کوتاه میشنویم که روایت داستانی این ماه را حسین پاکدل نوشته و درباره مسیری خاطرهانگیز است که او را با جادوی کلمهها پیوند داده.
ادبیات خانهای برای آرام گرفتن و لذتی بیپایان است. همراه روایتهای این شماره کتاب شنبه باشید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”