نگاهی اجمالی به کتاب“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست دادهاند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن میکند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشتهاند با مرد غریبه نابینایی در خانهشان مواجه میشوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا میکند. به خصوص که غریبه شباهتهایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”

دزیرهنویسنده: آن ماری سلینکو
نگاهی اجمالی به کتاب“ دختری جوان را تصور کنید که دو تن از قدرتمندترین مردان اروپا خواهان او هستند. بهنظرتان چنین شخصیتی دارای چه ویژگیهایی است؟ احتمالا به زیبایی بیحدوحصر، اندام فریبنده، خانواده اشرافی، و ارثیهی هنگفت اشاره میکنید. ازدواج پیش از هر چیز قراردادی مالی-اجتماعی است و هرچه بیشتر به گذشته برگردیم این عامل از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، بهخصوص وقتی از مردان صاحب قدرت صحبت میکنیم! با این حال ناپلئون بناپارت و ژان باتیست برنادوت هر دو شیفتهی دختر مردی حریرفروش شدند که از حیث ظاهر چندان هم متفاوت نبود و ماجراهایی شورانگیز را رقم زدند؛ رقابتی مسحورکننده که روایت آن را در کتاب صوتی دزیره از آن ماری سلینکو خواهید شنید. ”