ایرج پزشکزاد

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - دزیره - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

سین مثل سودابهنویسنده: کاوه میرعباسیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب سین مثل سودابه نوشته کاوه میرعباسی یکی از رمان‌های جذاب معاصر است. این کتاب روایتی جذاب است. کتاب سین مثل سودابه یک رمان پلیسی – کارآگاهی است که خواننده را با داستان جذاب خود همراه می‌کند. در عین‌حال این کتاب نوعی بازخوانی مدرن شاهنامه است داستانی پلیسی و عاشقانه. کارآگاه فردوس قاسمی با رستم سیستانی یا همان رستم نکره آشنا می‌شود. رستم از او می‌خواهد تا عشق پانزده ساله‌اش «سین» را پیدا کند. سین کیست و کجاست؟ معمای کارآگاه شروع می‌شود و داستان شکل می‌گیرد. در این جست وجوی دویست و هفتاد صفحه‌ای فردوس قاسمی هویت سین را کشف می‌کند. سین یعنی سودابه زن اغواگر و جذابی است که رستم و افراسیاب و کاووس را به عشق خود گرفتار کرده است و خود به عشق سیاوش گرفتار شده است.اما سودابه این اثر متفاوت است. بخشی از کتاب سین مثل سودابه دختری جوان با موهای بلند و مشکی، چشمان درشت سیاه مثل دو تکه زغال، نگاهی افسون‌کار، فریبنده، سکرآور، اغواگر، مغرور، مرموز، نامهربان، بیگانه با همدلی، لب‌های برجسته و مرطوب، نویدبخش بوسه‌های مهلک، بینی باریک و کمی عقابی که زیبایی‌اش را وحشی جلوه می‌دهد و جوان‌های خیلی قدیم را یاد جینالولوبریجیدا می‌اندازد، موقعی‌که هنوز دماغش را عمل نکرده بود، اندامی ظریف و کشیده و شکننده... ”

دختر رهبر سیرکنویسنده: یوستین گوردرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ گوردر در این کتاب همانند سایر آثار خود می‌کوشد تا مسائلی عمیق و فلسفی را در قالب یک داستان ساده و گیرا ارائه دهد اما تفاوت اصلی دختر رهبر سیرک با کتاب‌های دیگر گوردر مانور کمتر آن بر فلسفه است. نویسنده کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو می‌کند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفته‌ام همه چیز را بازگو کنم. می‌نویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش می‌کنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش می‌نویسد، می‌تواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.» پدرم را فقط روزهای یکشنبه می‌دیدم. ما به سیرک می‌رفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمی‌گشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را می‌کشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقه‌ام را در ذهنم می‌پروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم می‌کردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلی‌ها نمی‌شد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم می‌کردم که چون نقاشی‌ام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools